-
جمعه, ۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۲:۴۸ ق.ظ

باید توجه داشته باشیم که نفت همچنان کالای راهبردی است و اینکه میگویند نفت کالای راهبردی نیست، حرف غلطی است. اگر نفت اهمیت زیادی نداشت آمریکا اینقدر برای تولید «گاز شیل» هزینه نمیکرد. بنابراین آمریکا از سال ۲۰۳۰ به بعد مجدداً به منطقه خاورمیانه باز میگردد؛ چراکه به منابع نفتی منطقه خلیجفارس نیز مبرم خواهد داشت.
پایگاه صهیون پژوهی خیبر، سالهاست که کشورهای عربی سمت و سویی استکباری پیدا کردهاند و نقش شرکای اصلی رژیمصهیونیستی و ایالات متحده در منطقه خاورمیانه را ایفا میکنند. دولتهای عربی صادرات انرژی همکاریهای همه جانبهای با نظامهای استکباری دارند و آمریکا و اسرائیل برای تأمین نفت مورد نیاز خود با مشکلی مواجه نیستند.
اما این سؤال پیش میآید که تلآویو و واشنگتن که گاوهای شیردهای در منطقه دارند، چرا از کشورهای آسیای مرکزی نیز نفت وارد کرده و در عین حال میکوشند تا منطقه را ناامن کنند؟
پایگاه صهیونپژوهی خیبر به جهت بررسی این مسئله مصاحبهای با «دکتر داوود کریمیپور» کارشناس سیاستگذاری انرژی پژوهشکده مطالعات فناوری ترتیب داده است. در ادامه متن گفتگو تقدیم میگردد.
خیبر: باتوجه به اینکه ایالات متحده هم اکنون با کشورهای عربی ارتباط خوبی دارد، دلیل حضور همهجانبه آمریکا در منطقه چیست؟
آمریکا اگرچه به انرژی نیاز دارد اما در سالهای اخیر در مسئله تأمین انرژی به خودکفایی رسیده است. ایالات متحده در حال حاضر بزرگترین صادرکننده گاز در دنیا است و تلاش میکند تا سهم بیشتری از بازار اروپا را به خود اختصاص داده و سهم صادرات گاز روسیه به کشورهای اروپایی را کاهش دهد.
بنابراین آمریکا از طریق «گاز شیل»، بزرگترین تولیدکننده گاز در دنیا محسوب میشود؛ اما کارشناسان انرژی آمریکایی اعلام کردهاند که این کشور تا سال ۲۰۳۰ توانایی استخراج گاز دارد و از این سال به بعد منابع «گاز شیل» هم به پایان خواهد رسید. این یعنی آمریکا تا ۲۰۳۰ در تولید گاز خودکفاست اما از این پس به وارد کننده گاز تبدیل میشود.
باید توجه داشته باشیم که نفت همچنان کالای راهبردی است و اینکه میگویند نفت کالای راهبردی نیست، حرف غلطی است. اگر نفت اهمیت زیادی نداشت آمریکا اینقدر برای تولید «گاز شیل» هزینه نمیکرد. بنابراین آمریکا از سال ۲۰۳۰ به بعد مجدداً به منطقه خاورمیانه باز میگردد؛ چراکه به منابع نفتی منطقه خلیجفارس نیز مبرم خواهد داشت.
اما راز تلاشهای آمریکا این است که همواره کشورهای ابرقدرت مانند آمریکا به حضور در منطقه و نفوذ در زیرساختهای اقتصادی کشورهای منطقه نیاز دارند.
خیبر: شرکتهای نفتی و غیرنفتی آمریکا نظیر «آرامکو»[۱] در منطقه هستند و میتوانند خواستههای واشنگتن را عملیاتی کنند؛ پس چه نیازی است که آمریکا ماجراهایی مانند جنگ سوریه و اختلافات داخلی را ایجاد کند؟
همه انگیزههای حضور آمریکا در منطقه به انرژی و به دست آوردن آن معطوف نمیشود. درحقیقت آمریکا اهداف دیگری را نیز در منطقه دنبال میکند و به همین دلیل اتفاقاتی را رقم میزند. اگرچه منابع اقتصادی و منابع انرژی حجم قابلتوجهی از انگیزه حضور در منطقه را تشکیل میدهند، اما نگاه تکبعدی به این قضیه راهگشا نیست.
برای مثال، سوریه فقط از جهت مسیر ترانزیت انرژی و داشتن نفت و گاز مورد اهمیت آمریکا نیست؛ بحثهای دیگری مثل تأمین امنیت اسرائیل، محور مقاومت و تضعیف ایران و روسیه در منطقه و … در تفکر آمریکاییها قرار دارد و آنها همه این اهداف را در نظر میگیرند و فقط به دلیل به دست آوردن انرژی در منطقه حضور ندارند.
ایالات متحده برای حضور در منطقه به منابع نفت و گاز و اقتصادی نیاز دارد، اما نمیتوان رفتار آمریکا را تنها از منظر اقتصادی و انرژی تحلیل کرد؛ حتماً باید متغیرهای سیاسی، فرهنگی، راهبردی و استرتژیک این کشور را نیز در نظر داشت.
خیبر: کشورهای آسیای مرکزی از نظر منابع گازی در چه شرایطی قرار دارند؟ اسرائیل با کشورهای این منطقه در حال تبادل انرژی است؟
در آسیای مرکزی، کشورهای قزاقستان و ترکمنستان و در منطقه قفقاز جنوبی نیز جمهوری آذربایجان بیشترین منابع را دارند. اسرائیل که از نظر منابع نفتی بسیار وابسته است، بخشی از نفت خود را از جمهوری آذربایجان و قزاقستان وارد میکند.
خیبر: چرا اسرائیل همه نفت مورد نیاز خود را از کشورهای عربی وارد نمیکند؟
اسرائیل از کشورهای عربی نیز نفت وارد میکند، اما ضمن واردات نفت از کشورهای جمهوری آذربایجان و قزاقستان، انگیزهها و اهداف سیاسی را مدنظر دارد.
جمهوری آذربایجان و اسرائیل روابط راهبردی با یکدیگر دارند؛ شبکه جهانی صهیونیسم در در آذربایجان و قزاقستان بسیار فعال است و رژیم صهیونیستی چنین اهدافی را در این کشورها دنبال میکند. بنابراین اسرائیل نیاز دارد تا در منطقه قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی حضور داشته باشد. انرژی و تأمین آن در حقیقت ابزاری برای حضور و نفوذ اسرائیل در این مناطق هستند.
اگر انرژی میان اسرائیل و عربستان مبادله شود اتفاق خاصی رخ نمیدهد، چراکه این دو رژیم با یکدیگر ارتباط و تبادل اطلاعاتی و نظامی دارند؛ اما صهیونیستها و آمریکاییها در تلاش هستند تا از طریق دیپلماسی انرژی به میادین جدید دسترسی پیدا کنند.
وقتی که میادین گازی در اراضی اشغالی کشف شدند، یکی از مقاصد انقال انرژی اسرائیل به چین بود، چراکه رژیم صهیونیستی به ارتباط با چین و حضور و نفوذ در این کشور و تبادل اقتصادی و انرژی با آن نیاز دارد؛ در حقیقت این اهمیت سیاسی بعد مبادله انرژی است، نه بعد اقتصادی.
بنابراین ارتباط قزاقستان و آذربایجان با رژیم صهیونیستی صرفاً ارتباط اقتصادی و انرژی نیست، بلکه یک ارتباط سیاسی و راهبردی است. کما اینکه صهیونیستها قصد دارند با کردستان عراق و چین نیز چنین روابطی را برقرار کنند.
خیبر: ممنون از توضیحاتی که ارائه فرمودید.