-
دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۴۵ ق.ظ

اگر مقاومت تقویت شود و نقشآفرینی آن بیشتر شود، صهیونیستها بیش از این نیز کوتاه خواهند آمد. البته علاوهبر نقشآفرینی مقاومت، کشورهای عربی و اسلامی و گروههای فلسطینی نیز بایستی با یکدیگر در موضوع فلسطین همصدا شوند. اگرچه همه کشورها با همدیگر رقابت سیاسی و اقتصادی دارند، اما در قضیه فلسطین بایستی یک همبستگی ایجاد شود. به طور کلی قضیه فلسطین بایستی به چشم یک قضیه مهم و کلی دیده شود و در غیر این صورت، شرایط برای فلسطین سخت خواهد شد و تنها راه مقابله با صهیونیستها، مقاومت است.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا طرحی موسوم به معاملهقرن را که مدعی است برای حل مسئله فلسطین طراحی شده، از همان ابتدای به قدرت رسیدن مطرح کرد و طی 3 سال اخیر دائماً گمانهزنیهایی راجع به این طرح، جزئیات و اجرای آن در رسانههای بینالمللی منتشر میشد؛ تا اینکه ترامپ در روز سهشنبه، 8 بهمنماه در نشستی رسماً از این طرح رونمایی کرد.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر گفتوگویی با «دکتر حسین آجرلو» کارشناس مسائل منطقه ترتیب داده است تا ابعاد مختلف معاملهقرن، آینده و راههای مبارزه با این طرح مشخص گردد.
خیبر: بعد از وقایعی نظیر شهادت سردار سلیمانی و حمله موشکی به پایگاه عینالاسد که در منطقه رخ دادند، طرح مردهی معاملهقرن شکل و شمایل زنده به خود گرفت. تحلیل شما در این خصوص چیست؟ به نظر شما در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد؟
زمانی که سردار را ترور کردند یک بحثی وجود داشت که چرا آمریکا وارد سطح بالایی از تنشآفرینی با جمهوری اسلامی شده است؟ زیرا مقطع زمانی چنین تنشی را نمیپذیرفت. و اینکه چرا صحنه نزاع منطقهای در عراق اینقدر پویا شده است؟
این تحولات شاید خیلی با هم سازگاری نداشته باشند، اما بسیاری از کارشناسهای درون آمریکا معتقد بودند که اقدامات آمریکا، تنشآفرینی بیجاست. اما در این زمان مشخص میشود که چرا آمریکاییها سطح تنش را تا این حد در عراق بالا بردند. تحولات و درگیریهای اخیر منطقهای در لبنان هم به وجود آمد، اما دولت لبنان تشکیل شد و شلوغیها چندان شدت نگرفت؛ در منطقه ادلب سوریه نیز تحولاتی رخداد، اما در کل اتفاق خاصی رخ نداد و شرایط تحت کنترل بود.
تحولات وقتی به حوزه خلیجفارس و عراق کشیده میشود، به شدت سطح پویایی و نزاع منطقهای افزایش پیدا میکند و در چنین شرایطی به نظر میرسد اتفاقی در حال رخدادن است. با اعلام معاملهقرن با این سر و صدای زیاد، به نظر میرسد که ترور سردار سلیمانی، کار صهیونیستهای داخل کاخسفید و شخصیتهایی مانند «جرد کوشنر»[1]، «گرین بلات»[2] و بنیامین نتانیاهو و تیمش که با چالشی در عرصه انتخابات داخلی دست و پنجه نرم میکنند، بود. بنابراین ترور سردار سلیمانی، در حقیقت زمینهسازی برای رونمایی و اجرای معاملهقرن بوده است.
این نکته زمانی اهمیت مییابد که به این مسئله توجه داشته باشیم شخص سردار سلیمانی بیشترین تمرکزش در پروندههای منطقهای، به قضیه فلسطین معطوف بوده و ترور ایشان به اینجا میرسد که صهیونیستها و آمریکاییها برای رونمایی از معاملهقرن برنامه داشتند.
طرح معاملهقرن، اتفاق بسیار بزرگی است که طراحان به طور رسمی، تقریباً همه خواستههای اسرائیلیها را اعمال کردند و گفتند اگر فلسطینیها حاضر به توافق شوند، سرزمینی چندپاره در اختیار آنها گذاشته میشود. این سرزمین دارای مرز و محیط فعالیت نیست و هزینههای امنیتی چند جزیرهای که به عنوان منطقه فلسطین معرفی شده نیز بسیار بالا است.
بیثباتی جهان اسلام
از طرف دیگر، به دلیل فضای بیثبات که در جهان اسلام و جهان عرب وجود دارد، بستر مناسبی وجود داشت تا این طرح در مقطع کنونی اعلام شود.
همچنین میبینیم که در این شرایط، برخی از کشورهای عربی مانند اماراتمتحدهعربی، بحرین و عمان در این نشست حضور داشتند و کشورهای همسایه که بیانیه صادر کردند نیز بیانیهشان چندان تند نبود. واقعیت این است که در تحولات اخیر منطقهای، ترکیه شدیداً با مسئله کردها و لیبی درگیر است و نمیتواند واکنش خاصی نشاندهد و وضعیت و موضع سایر کشورهای اسلامی نیز مشخص است؛ لذا دشمنان در حال پیشبرد طرحی هستند که اگر به آن توجه ویژه نشود، آرمان فلسطین آهستهآهسته از بین خواهد رفت.
معاملهقرن، طرحی در راستای استراتژی توسعهی اسرائیل
اما خود طرح معاملهقرن، طرحی است که صهیونیستها در راستای استراتژی گامبهگام توسعهی مدنظرشان، در حال پیشبرد و اجرا هستند. صهیونیستها دو استراتژی تحتعنوان «توسعهی سرزمینی» و «توسعهی امنیتی» دارند. در بحث توسعهی امنیتی با عادیسازی روابط با کشورهای عربی و حضور در مناطق پیرامون مشغول به فعالیت هستند، توسعهی سرزمینی را نیز درون فلسطین با سیاست یهودیسازی پیش بردهاند.
این طرح در حقیقت گامی در راستای توسعهطلبی سرزمینی صهیونیستهاست که با پشتیبانی آمریکاییها، جولان و بخشهایی (30 درصد) از کرانهباختری و بخشهایی دیگر را به سرزمینهای تحتاشغال خودشان الحاق میکنند.
صهیونیستها به همراهی آمریکاییها در بخش دیگری از فعالیتهایشان، گروههای فلسطینی و کشورهای اسلامی که اتحاد درونی ندارند را در شرایط فشار قرار میدهند و در عرصه بینالملل اینگونه اعلام میکنند که آنها حاضر به مذاکره هستند اما مسلمانان و فلسطینیها پای میز مذاکره نمیآیند. در حقیقت مسلمانان را در یک فشار بینالمللی قرار میدهند.
خیبر: از نظر شما چه راهبردهایی برای تقابل با این نقشه و طرح شوم وجود دارد؟
اگر کشورهای اسلامی و عربی و محور مقاومت در شرایط فعلی با یکدیگر همسو نشوند، رژیم صهیونیستی به برخی از اهدافش خواهد رسید. لازمهی جلوگیری از حرکت رژیم صهیونیستی به سمت آرمانهای ظالمانهاش، اتحاد مسلمانان و فلسطینیها را میطلبد. در شرایطی که همین اتحاد نسبی که اخیراً به وجود آمده نتایج مثبتی را به دنبال داشته است؛ مثلاً، برخی از رسانههای غربی نیز در تحلیلهایشان حق را به فلسطینیها میدهند. اگر این وضعیت و وحدت از بین برود، شرایط بسیار خطرناک خواهد شد.
از طرف دیگر، صهیونیستها به شکلی خوشبینانه فکر میکنند مقاومت در موضع و وضعیت ضعف قرار گرفته است، اما این یک اشتباه استراتژیک است که آنها مرتکب شدهاند و مقاومت، در شرایط ضعف قرار ندارد و در تمام معادلات منطقهای شرایط خوبی دارد. قضیهی سوریه امروز در حال حلشدن و پایانیافتن است، تحولات اخیرِ پیشآمده در لبنان و عراق نیز در حال پایانیافتن هستند. اگر مقاومت بتواند روی مسئله فلسطین متمرکز شود، کار برای صهیونیستها بسیار سخت میشود.
اما به طور کلی باید بگویم، معاملهقرن همانطور که ترامپ و نتانیاهو نیز اعلام کردند، حرکتی تاریخی بود. به نظر من اگر کشورهای اسلامی و گروههای مقاومت به این مسئله توجه نداشته باشند، این طرح به اقدامی تاریخی برای صهیونیستها تبدیل خواهد شد.
جهان اسلام نباید وارد بازی معامله قرن شود
اما با توجه به اینکه مقاومت همواره نشانداده که چنین شرایطی را نمیپذیرد، بایستی تلاش شود تا جهان عرب، جهان اسلام و گروههای فلسطینی در هیچ چارچوبی وارد این مسئله نشوند. چراکه ورود به این موضوع، به نوعی مشروعیت را برای رژیم صهیونیستی ایجاد میکند. وقتی رئیسجمهور آمریکا به طور ویژه از سفرای کشورهای عربی تشکر میکند، در حالی که سطح یک رئیسجمهور تشکر از سفرا نیست، یعنی دونالد ترامپ میخواهد مشروعیت عربی را با طرح معاملهقرن پیوند دهد.
به نظر میرسد اگر کشورهای عربی و اسلامی توجه خاصی به این طرح نداشته باشند، قطعاً در آینده با چالشهای جدی مواجه خواهند شد. این مسئله به قدری مهم و البته بسیار خطرناک است که امکان دارد تحولات بعدی را نشانه برود.
خیبر: خلاصه راهبرد شما این شد که بایستی میان کشورهای اسلامی و گروههای فلسطینی وحدت وجود داشته باشد و هیچیک از کشورهای اسلامی وارد این طرح نشوند و نسبت به حل قضیه فلسطین توسط این طرح تمایل نشان ندهند.
هیچوقت نمیتوان گفت همه کشورها کاملاً همجهت و همسو شوند و احتمال به وجود آمدن چنین وحدتی زیاد نیست. اما روح کلی بر تحولات نباید مانند پیمان مادرید و اسلو شود، و نباید شرایطی رقم بخورد که مثل سال 2002م. پادشاه عربستان اعلام کند طرح دو کشور را میپذیرند. سعودیها با اعلام موافقت با طرح دو دولت، به آرمان فلسطین خیانت کردند.
بنابراین بایستی اجماع عربی و انسجام داخلی برای مقابله وجود داشته باشد. در حقیقت این اجماع و همبستگی نباید تا حدی بهمبریزد که صهیونیستها و آمریکاییها بتوانند اهدافشان را محقق کنند. به نظر من در این قضیه، نقش مقاومت بسیار پررنگ است. مقاومت بایستی در عرصه سیاسی، رسانهای و امنیتی و نظامی هوشیاری زیادی به خرج دهد، تا پویایی از مناطقی نظیر خلیجفارس و عراق خارج شود و به سمت مرزهای رژیم صهیونیستی برود.
نکته قابل ذکر دیگر این است که صهیونیستها برای اولین بار یک نقشه منتشر کردند و مدعی شدند که نقاط موجود روی نقشه را میخواهند. به نظر میرسد این مسئله یکی از دستاوردهای مقاومت باشد، چراکه صهیونیستها پیش از این اعلام نمیکردند که میخواهند بر چه مناطقی سیطره داشته باشند.
از سال 2000م. به بعد، وضعیت رژیم صهیونیستی که پیش از آن فقط به سوی توسعهطلبی میرفت، دستخوش تغییر شد. مقاومت با پایاندادن اشغال جنوب لبنان توانست روندی را آغاز کند و این جریان با فرماندهی شخصیتهایی نظیر سردار سلیمانی و سیدحسن نصرالله روز به روز قدرتمندتر شد و به همین جهت صهیونیستها برای اولینبار در سال 2000م. از موضعشان (اشغال جنوب لبنان) عقبنشینی کردند و بعدها در غزه نیز عقبنشینی کردند، و شاید همین که پذیرفتند یکسری مناطق بایستی فلسطینینشین باشد را بتوان عقبنشینی سوم صهیونیستها قلمداد کرد.
به نظر من اگر مقاومت تقویت شود و نقشآفرینی آن بیشتر شود، صهیونیستها بیش از این نیز کوتاه خواهند آمد. البته علاوهبر نقشآفرینی مقاومت، کشورهای عربی و اسلامی و گروههای فلسطینی نیز بایستی با یکدیگر در موضوع فلسطین همصدا شوند. اگرچه همه کشورها با همدیگر رقابت سیاسی و اقتصادی دارند، اما در قضیه فلسطین بایستی یک همبستگی ایجاد شود.
به طور کلی قضیه فلسطین بایستی به چشم یک قضیه مهم و کلی دیده شود و در غیر این صورت، شرایط برای فلسطین سخت خواهد شد و تنها راه مقابله با صهیونیستها، مقاومت است.
خیبر: ممنون از توضیحات جامع و کاملی که ارائه فرمودید.