-
سه شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۳۰ ق.ظ

امروزه نیویورک مرکز مؤسسات و سازمانهای یهودی است. بدون تردید یکی از مهمترین عوامل اقتدار و سیطره اقلیت یهودیان آمریکا بر غول ایالات متحده، وجود تشکیلات منسجم و گسترده ایشان و پیوندهای سازمانیافته و برنامههای دقیق و پیچیده و در عین حال بلندمدت این گروه اقلیت است.
پرونده ویژهی «نفوذ صهیونیسم در سیستم حکومتی آمریکا»؛
شماره اول: پیشینه ورود و نفوذ یهودیان در آمریکا
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، بر اساس کتب و منابع موجود در خصوص چگونگی مهاجرت یهودیان جهان و ایالات متحده آمریکا و استقرار آنان در این کشور میتوان گفت که کشف قاره آمریکا توسط «کریستف کلمب»[1] مقارن اخراج دستهجمعی یهودیان از اسپانیا و پرتغال بود. بحث تفتیش عقاید در این کشورها موجب شد که یهودیان آزار و شکنجه شوند و فکر راهحلی برای خروج از این وضعیت اسفناک بیفتند.
اولین یهودیانی که وارد آمریکایشمالی شدند یک دستهی ۲۳ نفره از یهودیان مهاجر برزیل بودند که در سپتامبر سال ۱۶۵۴م. وارد «نیو آمستردام»[2] شدند؛ شهری که در آن جمعیت کوچک هلندیتبار از مأمورین «کمپانی هند غربی هلند»[3] تحت ریاست «رود هودسون»[4] اقامت داشتند.[5]
این عده بر اساس منابع تاریخی اولین هسته یهودیان ایالات متحده آمریکا را تشکیل میدهند. خود ملت یهود از این واقعه به واقعهای بس مهم یاد میکنند؛ گامی که بعدها به نفوذ گسترده یهودیان در عرصههای مختلف جامعه آمریکا، عرصههایی چون اقتصادی، سیاسی و فرهنگی منجر میشود.
اوضاع یهودیان قاره جدید در قرن ۱۸ میلادی رو به بهبود است، بهطوری که پارلمان ایالات متحده آمریکا در سال ۱۷۴۰م. قانونی را به تصویب میرساند که در آن علاوه بر یهودیان، پروتستانها[6] و کویکرها[7] پس از ۷ سال اقامت دائم در مستعمرات آمریکایی انگلیس خود به خود جزء اتباع رسمی این کشور به حساب میآیند و از تمامی مزایای یک شهروند آمریکایی بهرهمند میشوند.
در اواسط قرن نوزدهم ما شاهد دومین مهاجرت عمده اروپاییان به آمریکا هستیم. در سال ۱۸۲۷ و ۱۸۲۸م. بیش از ۱۰ هزار آلمانی در نیویورک از کشتی پیاده میشوند. در سال ۱۸۴۸م. نیز 50 هزار آلمانی دیگر میهن خود را ترک میکنند و لذا مهاجرت دوم اروپاییان که از بین آلمانها بوده است موجب فزونی جمعیت یهودیان آمریکا میشود.[8]
در اواخر قرن نوزدهم، در سال ۱۸۸۱م. ما شاهد موج سوم مهاجرت یهودیان از اروپایشرقی به آمریکا هستیم.[9] عامل اصلی افزایش مهاجرت یهودیان به آمریکا در طول این سالها این بود که آنان سرزمین جدید را محیطی امن و راحت برای زندگی و توسعه فعالیتهای اقتصادی خود یافتند. اگر پیش از مهاجرت، یهودیان در کشورهای اروپایی به سبب نفوذ و سیطره کلیسا به عنوان شهروند درجه دو تحت فشار و آزاد به سر میبردند، اینک در سرزمین جدید آمریکا میدیدند که دولت حساب دین را از سیاست جدا ساخته و تعصبات دینی را ملغی اعلام کرده و عرصهای فراخ برای فعالیت و اقتدار و نفوذ آنان فراهم آورده است.
با این همه باید اذعان داشت که طی سدههای گذشته رهبران سیاسی ایالات متحده نه تنها به یهودیان با چشم رضا و اطمینان نمینگریستند، بلکه به دلیل روحیات مرموز و رفتارهای موذیانه و نیتهای غیرصادقانهای که از خود نشان میدادند، آنان را افرادی خطرناک و موجب برانگیختن انواع فتنهها، آشوبها و تشنجهای داخلی در این کشور میدانستند.
«بنجامین فرانکلین»[10]، از رهبران استقلال آمریکا به هنگام تصویب قانون اساسی ایالات متحده آمریکا در سال ۱۷۸۹م. طی نطقی گفت: «یک خطر هولناک ایالات متحده را تهدید میکند و آن خطر یهود است. آقایان! یهودیان در هر نقطهای از جهان گام نهادهاند، اخلاق را نابود ساخته و بنیان اقتصاد آنجا را تباه کردهاند».[11]
«جرج واشنگتن»[12]، رهبر جنگهای استقلال و نخستین رئیسجمهور آمریکا نیز تأکید کرده است: «خطر یهود برای ما زیانبارتر از همه قوای دشمن است؛ آنها یکصد بار از دشمن خطرناکترند».[13]
سابقه نفوذ یهودیان در ارکان حکومتی آمریکا برابر نقل «ج.ج گلدبرگ»[14] در کتاب «نفوذ یهود در ایالات متحده» به سال ۱۷۹۰م. باز میگردد. پس از انتخاب جرج واشنگتن به ریاستجمهوری ایالات متحده، سران یهود سه نامه جداگانه برای جرج واشنگتن فرستادند.
در یکی از آنها چنین آمده بود: «حمد و سپاس خدای اسرائیل را که حامی (جرج) واشنگتن است و دولتی به پا میدارد که تعصب را در آن راه نیست و اذیت و آزار در آن جایی ندارد.»[15] واشنگتن نیز پاسخ این نامه را میدهد و این مکاتبه میان رهبران یهود و اولین رئیسجمهور آمریکا سرآغاز روابط یهودیان آمریکا و دولت ایالات متحده به شمار میآید.
زمینههای تاریخی و فرهنگی مشترک یهودیان و آمریکائیان
یهودیت و مسیحیت از مشترکات تاریخی فراوانی برخوردارند. فرقه «پیوریتن»[16] به طریق رومانتیکی سرنوشت یهودیان و نژاد «آنگلوساکسون» را در آمریکا به یکدیگر پیوند میداد، و به طریقی خود را همانند مردم یهودی، مردم برگزیده تلقی میکرد. بنابراین در مراحل ابتدایی انقلاب آمریکا، رهبران مذهبی فرقه پیوریتن عنوان میکردند که: «ما آمریکاییها مردمی خاص و برگزیده هستیم؛ ما اسرائیل عصر خود هستیم.»
بدین سبب اشخاصی مانند «توماس جفرسون»[17] و «بنجامین فرانکلین» پیشنهاد کردند که تجربیات مخاطرهانگیز و تاریخی یهودیان در دست فراعنه، مانند گذار از دریای سرخ را به تصویر بکشند و به عنوان مهر بزرگ کنگره انتخاب نمایند.[18] نتیجه این وضعیت، این بود که پیوند بین یهودیت و مسیحیت در آمریکا برقرار شد و یهودیان از طریق مذهب مقبولیتی در جامعه کسب کردند.
چهار نفر از رؤسایجمهور سابق آمریکا یعنی «ویلسون»[19]، «فرانکلین»، «روزولت» و «هری ترومن»[20] نقش تاریخی خود را در برپایی صهیونیسم ایفا کردند. گرچه همه رؤسایجمهور آمریکا از «جان آدامز»[21] به بعد، به یهودیان و سرزمینهای مقدس توجه خاص داشتند، ولی در واقع ویلسون مسئله یهودیان و رهایی آنها از بیخانگی را وارد سیاست آمریکا کرد. روزولت برای اولین بار فلسطین بدون اعراب را مطرح ساخت و بالاخره ترومن مامای دولت اسرائیل بود.[22]
سازماندهی؛ رمز موفقیت یهودیان
یهودیان با هدف تسلط بر مراجع تصمیمگیری ایالات متحده و برای گسترش حیطه نفوذ و اقتدار خویش توانستند با استفاده از امکانات و توانمندیهای خود و بهرهگیری از پیوندهای دینی و قومی خویش در سطحی وسیع اقدام به تأسیس سازمانها و تشکلهای متنوع و متعدد یهودی کرده و هر کدام دستکم به عضویت یکی از آنها درآیند.
رویکرد یهودیان ایالات متحده به تشکیل سازمانها و جمعیتهای یهودی در سده نوزدهم موجب شد که در سال ۱۸۵۰م. برای نخستین بار در یک اقدام جمعی نفوذ و قدرت خویش را به نمایش گذارده، و اعتراض و مخالفت خود را بر ضد دولت آمریکا ابراز کنند. از آن پس از اعتراضات سازمانیافته یهودیان در مخالفت با هر آنچه با منافع و مصالح ایشان در داخل و یا خارج از ایالات متحده تعارض داشت، شکلگرفت.
امروزه نیویورک مرکز مؤسسات و سازمانهای یهودی است.[23] بدون تردید یکی از مهمترین عوامل اقتدار و سیطره اقلیت یهودیان آمریکا بر غول ایالات متحده، وجود تشکیلات منسجم و گسترده ایشان و پیوندهای سازمانیافته و برنامههای دقیق و پیچیده، و در عین حال بلندمدت این گروه اقلیت است.
ادامه دارد...
منبع:
فرمانروایان پنهان، حسین جعفری موحد، فصل دوم، صص 41 تا 54.
لینک کوتاه: http://khbn.ir/0sUo
[1]. Christopher Columbus
[2]. New Amsterdam
[3]. Dutch West India Company
[4]. Rod Hudson
[5]. ابا ابان، قوم من، ص 409.
[6]. مذهب پروتستان شاخهای از مسیحیت است که مبانی آن نخسیتن بار توسط مارتین لوتر مطرح شد.
[7]. بنیانگذار فرقه کویکرها، جرج فاکس از عارفان بزرگ مسیحیت است.
[8]. محسن اسلامی، لابی صهیونیسم در ایالات متحده آمریکا، ص 102.
[9]. همان، ص 103.
[10]. Benjamin Franklin
[11]. احمد کریمیان، یهود و صهیونیسم، صص 615 و 616.
[12]. George Washington
[13]. هشام عواض، زیرنویس ص 36.
[14]. J.J. Goldberg
[15]. احمد منصور، النفوذ الیهودی فی الاداره الامریکیه، ص 14.
[16]. Puritan
[17]. Thomas Jefferson
[18]. داریوش اخوان زنجانی، اسرائیل در ذهن آمریکا، فصلنامه خاورمیانه، سال پنجم، شماره 1، بهار 1377، ص 222.
[19]. Woodrow Wilson
[20]. Harry S. Truman
[21]. John Adams
[22]. همان، ص 223.
[23]. علت اینکه یهودیان فعالیتهای سیاسی و اقتصادی خود را در نیویورک متمرکز ساختهاند، این است که این شهر در ایالات متحده و بلکه همه جهان، یک شهر عادی به شمار نمیآید. نهادهای سیاسی و مالی بینالمللی، بزرگترین بانکهای بینالمللی و عظیمترین فعالیتهای اقتصادی جهان در این شهر قرار دارد.