-
پنجشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۵۱ ق.ظ

واژه قبالا یا کابالا، به باور متصوفه یهودی مشخص کننده آن رشته از تعالیمی است که به صورت شفاهی و سینه به سینه با استفاده از زبانی استعاری و سمبولیک، الگویی از حیات را ارائه میدهد که بر تفکر و مراقبه درونی و شکل ملایمی از رهبانیت و ریاضت تأکید میورزد.
پایگاه صهیون پژوهی خیبر، واژه قبالا یا کابالا، به باور متصوفه یهودی مشخص کننده آن رشته از تعالیمی است که به صورت شفاهی و سینه به سینه با استفاده از زبانی استعاری و سمبولیک، الگویی از حیات را ارائه میدهد که بر تفکر و مراقبه درونی و شکل ملایمی از رهبانیت و ریاضت تأکید میورزد.[۱]
این واژه، ریشه در کلمه عبری «قبل»[۲] به معنای «دریافت کردن» و «پذیرفتن» دارد. در حقیقت متون قرون وسطای کابالا، این واژه را «پذیرش» معنا کردهاند؛ یعنی پذیرش یک سنت، عمدتا در باب مطالب و موضوعات هلاخایی[۳] با اشکار شدن این تعالیم باطنی در قرون یازدهم و دوازدهم در پرووانس و تالیف آثار متنوع در این طریقت، آموزههای آن به مرور عمومیت یافت. ربیهای یهودی، کابالا را در ابتدای گسترش به صور تفاسیری سری بر کتاب مقدس نقل میکردند.
معمولا این اصول سری به دو طریق گسترش مییافت: «روش عملی» که متمرکز بر عبادات، تفکر و اعمال پرهیزکارانه بود و روش «نظری» که مبتنی بر کشف اسرار نهفته در کتاب مقدس و بر اساس روشهای تفسیری صورت میگرفت.[۴]
مکتب عملی کابالا
مکتب عملی کابالا، وارث عرفان بابلی در دوران گائونی بود که در قرن نهم در ایتالیا و یک قرن بعد در آلمان شناخته شد. این عرفان که عمدتا بر ذکر، دعا و مراقبه تأکید داشت، خالی از افعال جادویی نبود، از این رو تأویل باطنی حروف الفبا و اعداد، نقش مهمی در تعالیم این مکتب ایفا میکردند. هدف اصلی عارف عملی کابالا، رؤیت جلال خداوند (کاود)[۵] و حیات او مبتنی بر تقوا و پرهیزگاری (حسیدوت)[۶] بود. شاید بتوان علت اصلی روی آوردن یهودیان آلمانی به کابالای عملی را زندگی دشوار و خطیر آنها در این کشور دانست.[۷] یهودیان پرووانس
(جنوب فرانسه) و اسپانیا که تا حد زیادی تحت تأثیر فلسفهای دینی که در آن کشورها گسترش داشت قرار داشتند، به جنبههای نظری کابالا گرویدند.[۸]
تا پیش از قرن دوازدهم میلادی واژه کابالا (قبالا) در مورد هیچ مکتبی به کار نمیرفت. محفل اسحاق نابینا[۹] در پرووانس برای اولین بار این اصطلاح را در مورد تصوف یهود استفاده کرد.
کابالا فقط یکی از اصطلاحات بسیاری بود که در طول ادوار متمادی برای مشخص کردن آموزههای پیروان این مکتب به کار میرفت. این که آیا کل تصوف یهود را از ابتدا تاکنون باید کابالا نامید، یا آن میراثی را که از قرن دوازد تا حدود قرن هفدهم، غالب بر معنویت یهود بوده، هنوز محل تأمل و تفحص اندیشمندان علاقهمند به این حوزه است؛ اما اولین شواهد، مؤید و آموزههای کابالایی، در نیمه قرن دوازدهم در پرووانس (جنوب فرانسه) است از آنجا که در کابالا عناصر عرفانی و رمزی با یکدیگر درآمیختند، این طریقت، معرفتی است که تنها با شرح سمبلها و استعارات، میتوان مستقیما با آن ارتباط برقرار کرد.[۱۰]
ویژگیهای مکتب کابالا
ویژگیهای این مکتب گاه باعث تمایز آن از عرفان ادیان دیگر میشود. بدین سبب بین صاحب نظران در مورد کابالا دیدگاههای افراطی و تفریطی فراوانی وجود دارد. عدهای آموزه های کابالا را شرک آلود و کفرآمیز میپندارند و علما و عرفای آن مکتب را دسیسه گر و شیطانی قلمداد میکنند؛ در مقابل، عدهای نیز راه افراط را در پیش گرفته، این طریقت را تنها سنت عرفانی اصیل در دنیا میدانند که اسرار آن مستقیما از آدم ابوالبشر علیهالسلام شروع شده، پس از آن به نوح علیهالسلام رسیده و سپس در اختیار ابراهیم علیهالسلام، پدر این قوم قرار گرفته است.
تواناییهای جادویی و اسرار آمیزی
از دیدگاه پیروان کابالا این رموز در مصر مدتی در اختیار کاهنان قرار داشته و بدین وسیله برخی از آنان تواناییهای جادویی و اسرار آمیزی یافتند.[۱۱] اما این تعالیم سرانجام به موسی علیه السلام رسید و سپس در اختیار بزرگان قوم قرار گرفت. به باور پیروان این طریقت، از آن هنگام تاکنون آموزههای کابالا بدون خدشه و صد در صد مطابق با واقعیت، راهنمای سالکان طریقت عرفانی یهود بوده است.
برای حفظ سنن شرعی و هلاخایی، پیروان کابالا، بر کتاب مقدس، به عنوان وحی و کلام خداوند تأکید بسیار داشتند و عمده تعالیم خود را بر تفسیر تورات متمرکز کرده بودند. اعتقاد به معانی مستور و حقایق مرموز الهی در کتاب مقدس، به تدریج موجب شد متصوفه قوم، از لابه لای آیات، اعداد و حروف عهد عتیق، معانی به اصطلاح عرفانی مخفی یافتند و کتابهایی نوشتند که هرچند ابتدا به صورت مبهم تألیف میشد، به تدریج این آموزهها عمومیت یافت.[۱۲]
تلفیق میراث عرفانی اقوام گوناگون
تلفیق میراث عرفانی اقوام گوناگون و تأثیر آن برکابالا، باعث شد تا تصوف این قوم از شور و هیجان اصحاب سکر آنچنان که در نزد مسلمانان و مسیحیان رخ مینمود، خالی باشد و تا حدی به سمت محافظه کاری و مبتنی بر طریقه اهل صحو[۱۳] پیش برود.[۱۴] این عرفان در حالی که سخت تحت تأثیر منابع نوافلاطونی و آموزههای گنوسی بود، بر مکاشفات غیبی و اعتقاد به اسرار حروف و اعداد، پافشاری میکرد تا جایی که کابالا را به سمت حلول گرایی و سحر و جادو سوق داد.
سازماندهی قوم آواره
ویژگی کلی آموزه های کابالایی، تأثیر فراوان آن بر قوم یهود است؛ چرا که قرنها باعث سازماندهی این قوم آواره شد. موقعیت پست و حقارت آمیز اجتماعی و سیاسی یهودیان در قرون سیزدهم و چهاردهم و نیز بیخانمانی و سرگشتگی ایشان، به خصوص بعد از اخراج آنها از اسپانیا و پرتغال در آستانه قرن شانزدهم، اوضاع روحی ملال آوری برای یهودیان رقم زد. اگر چه گرشوم شولم معتقد است که ضعف و انحطاط روحیه مردم نمیتوانست عاملی جدی در پناه بردن آنها به کابالا باشد[۱۵]، برخی از محققان، کابالا و به خصوص کابالای عملی را به واسطه تأثیرات سحرانگیز و جذبه آمیزش، ابزاری برای گریز از خطرها و مصائبی میدانند که یهودیان را احاطه کرده بود.[۱۶]
بیرون راندن یهودیان از اسپانیا
بیرون راندن یهودیان از اسپانیا که در پی یهودی ستیزی در کشورهای اروپایی اتفاق افتاد، فاجعه بزرگی برای ایشان بود که یهودیت را به شدت تکان داد. دلایل این یهودی ستیزی را به اختصار می توان: برتری طلبی قومی یهودیان، آیین قربانی مقدس، یاخون برای فطیر مقدس، رقابتهای اقتصادی و رباخواری یهودیان، شیوع مرگ سیاه یا طاعون در اروپا، تفتیش عقاید در اسپانیا و … برشمرد.[۱۷]
با فروپاشی گروههای یهودی در غرب و وخامت اوضاع ایشان، یهودیان اخراج شده از اسپانیا که با اتمام دوره طلایی شان در این کشور روبه رو بودند و آیندهای نامعلوم داشتند، به جست وجوی علل این مصیبت پرداختند. اما آموزشهای فلسفی آن دوره، برای توضیح این موقعیت حقارت آمیز کافی نبود؛ از این رو یهودیان، کابالا را وسیلهای یافتند که میتوانست پیچیدگیهای سردرگم کننده حیات آنها را روشن کند و مرهمی بر مصائب و سختیهای ایشان باشد. از این روی کابالا در بین یهودیان مقبولیت عمومی یافت.[۱۸] یهودیان با چشم پوشی بر دلایل حقیقی طرد و اخراجشان از اسپانیا و دیگر کشورهای اروپایی، به دنبال یک توجیه تاریخی یا کیهانی بودند
از این رو آموزههای رهبران کابالا در باب علل معنوی، روحانی، تاریخی و کیهانی آوارگی قوم، باعث تسلی خاطرشان شد.
تفاسیر کیهانی و ماوراء الطبیعی
به جز تفسیر تاریخی اخراج یهودیان از اروپا که باعث روی آوردن عموم یهودیان به کابالا شد – همان گونه که بیان شد – تفاسیر کیهانی و ماوراء الطبیعی نیز به نوعی در پی توجیه این رویداد برآمدند.
کابالا با شرح مجدد زوهر و به لطف نظریههای اسحاق لوریا، در درام هستی نقش عمدهای به یهودیان بخشید و ذات مقدس الهی را با آنان مرتبط و وابسته نشان داد.
یهودیان از طریق تعالیم کابالایی قانع شدند که مصائب قوم یهود، انعکاسی از یک تراژدی کیهانی است که در آن خود خداوند هم درگیر است.[۱۹]
آموزه های کابالا، نوعی احساس نیروی معنوی به یهودیان بخشید؛ چرا که یهودیان علت برگزیدگی خود را در همکاری با خداوند و یاری او در سر و سامان دادن به اوضاع آشفته جهان میدانستند؛ از این رو در راه رسیدن به این هدف معنوی، درپی آوارگی، طرد و اخراج و تجربه های تلخ و ناخوشایندی بودند که به : زعم ایشان، سرانجام به شفای روحی و سعادت یهودیان و مردم جهان منجر می شد.
در دوره های گوناگون رشد و گسترش طریقت کابالا نمیتوان از تأثیر چشمگیر سه کتاب سفر یصیرا، سفر هاباهیر و سفر زوهر، بر ادبیات و آموزههای آن چشم پوشی کرد. به علاوه تفکرات گنوسی، اصطلاحات، باورها و اسطوره های این نظام فکری از طریق قدیمی ترین کتاب این مکتب، یعنی سفر ها باهیر وارد جریان اصلی کابالا شد و از آن پس این مکتب سعی کرد تا همه اعتقادات و آیینهای عمده یهودیت را مطابق الاهیات باطنی خود از نو تعبیر کند.
[۱] بوش، دالر هاید، ییتس، باماستد، ویر، نانجی، کانورث، ۱۳۷۴، ص ۶۵۴
[۲] qbl
[۳] Halakhah : متونی که به شریعت و آیین های یهودی میپردازد
[۴] حامدی، گلناز۱۳۸۴، کابالا،سنت عبرانی ص ۱۱۵
[۵] Kaved
[۶] Chasiduth
[۷] در این قرون، فشار بر یهودیان در کشورهای اروپایی افزایش یافت. این موج از کشور فرانسه شروع شد. در طول جنگ های صلیبی تعداد آوارگان و مهاجران یهودی از کشورهای اروپایی بیشتر گردید. این تألمات روحی در پیشرفت عرفان عملی قباله بی تاثیر نبود. (المسیری، ۱۳۷۲-۱۳۸۴، ج۴، صص ۳۳۵- ۳۳۶)
[۸] ایزیدور، ۱۳۸۵، صص ۲۷۷ – ۲۸۱
[۹] Isaac the Blind: کابالیست قرن دوازدهم که در پرووانس به ترویج این طریقت اهتمام ورزید.
[۱۰] p 490.Ibid
[۱۱] ابراهیمی دینانی ۱۳۸۹، فیلسوفان یهودی و یک مسئله بزرگ ص ۱۷۱
[۱۲] ناس، ۱۳۸۴، ص ۵۴۶
[۱۳] صحو: مرتبه ای در عرفان به معنای بیداری و بصیرت سالک است.
[۱۴] زرین کوب، ۱۳۸۳، در قلمرو وجدان ص ۳۴۶
[۱۵] شولم، گرشوم ۱۳۸۵، جریانات بزرگ در عرفان یهود صص۱۸۰-۱۸۳
[۱۶] اپستاین، ۱۳۸۵، یهودیت ص ۲۸۰
[۱۷] شهبازی، ۱۳۷۷، زرسالاران یهودی و پارسی ج ۲، صص ۴۹۲-۴۳۵
[۱۸] برگ، ۱۹۸۹، کابالا برای همه، ص ۵۰
[۱۹] اپستاین، ۱۳۸۵، ص۲۹۴
فاطمه مهدیه، بررسی و نقد مبانی نظری کابالیسم