-
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۲۸ ق.ظ

«مایکل مدود»، نویسنده و منتقد سینمای مشهور یهودی جملهای دارد که بیانگر واقعیت قدرت لابی یهود در آمریکاست: «تلاش برای انکار واقعیت قدرت یهود و اهمیت آن در فرهنگ مردم، کاری عبث و بیهوده است.» واقعیت مذکور زمانی بیشتر جلب توجه میکند که بدانیم یهودیان تنها حدود ۳ تا ۵ درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند و با این حال بیش از هر گروه قومی یا مذهبی دیگر از نفوذ برخوردارند.
پرونده ویژهی «نفوذ صهیونیسم در سیستم حکومتی آمریکا»؛
شماره ششم: روند شکلگیری و جایگاه لابی صهیونیسم در آمریکا
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، در شماره پیشین، به این نکته اشاره شد که راز حمایتهای بی حد و حصر آمریکا از اسرائیل در فعالیت لابیهای صهیونیست و نفوذ آنان در ایالات متحده آمریکا نهفته است. در این شماره، به نکاتی جهت آشنایی هرچه بیشتر با مفهوم لابی، و ظهور لابیهای صهیونیستی در آمریکا اشاره خواهد شد.
تعریف لابی
لابی از کلمه «Lobby Run» به معنی «راهرو»، استخراج شده است. در یک تعریف کلی، گروههای ذینفوذ (لابی) به آن دسته از گروههایی گفته میشود که برای تأثیرگذاری بر روند تصمیمگیریهای سیاسی - اجتماعی و تأمین منافع خاص خود عمل میکنند. تفاوت لابی و حزب در این است که احزاب در تلاش هستند از طریق شیوههای مسالمتآمیز وارد ساخت قدرت شوند؛ اما گروههای فشار تنها به دنبال تأثیرگذاری بر دولتمردان و روند تصمیمگیری هستند.
روند شکلگیری و جایگاه لابیها در آمریکا
روند پیدایش لابیها به حدود ۱۶۰ سال پیش باز میگردد. در آن هنگام اشخاصی بهطور منظم در راهروهای کنگره حضور مییافتند تا در مورد لایحهها و طرحهای مطرح شده در مجلسهای نمایندگان و سنا، و تأثیرات آنها بر زندگی خصوصی و منافع اقتصادی خود به بحث و گفتوگو بپردازند. لابیها برای رسیدن به اهداف خود شیوههای گوناگونی را به کار میبردند که مهمترین آنها عبارت بود از:
- دیدار خصوصی با مقامات رسمی و مطرحنمودن خواستههای مورد نظر خود؛
- مشارکت در تأمین منابع مالی طرحها و لایحههای مورد نظر خود؛
- حضور در کمیتههای کنگره و ارائه نقطهنظرهای خود؛
- بسیج افکار عمومی از طریق ارسال تلگرافها، نامهها و ابزارهای جدید ارتباطی.
به تدریج و با توسعهی فعالیت گروههای فشار و لابیها، کنگره آمریکا در سال ۱۹۴۶م. با تصویب قانونی، فعالیت این سازمانها را رسمیت بخشید.
دستهای از لابیها، گروههای متنفذ نژادی هستند که با دقت عملکرد دستگاه دیپلماسی ایالات متحده را پیگیری مینمایند. هر یک از اقلیتهای نژادی این کشور دارای یک یا چند گروه فشار است. گروههای یاد شده متناسب با سهم جمعیتی، قدرت اقتصادی، نفوذ رسانهای و انسجام تشکیلاتی دارای پایگاه و نفوذ هستند که موجب تأثیرگذاری آنان بر واشنگتن میشوند. قدرتمندترین گروه متنفذ نژادی لابی یهودیان آمریکاست که به «کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل»[1] موسوم به «آیپک»، معروف است.
این لابی در کلیه نهادها و سازمانهای آمریکا نفوذ کرده است. همچنین با کمک نمایندگان و سناتورهای یهودی کنگره، وزارت امور خارجه و کاخ سفید را تحتفشار قرار میدهند تا روابط بسیار نزدیکی با اسرائیل برقرار نمایند.
لابیهای اسرائیلی
لابیهای یهودی اعمال فشار خود را در کاخ سفید از اولین دوره ریاستجمهوری «ترومن»[2] آغاز کردند و تلاشهای خویش را در سال ۱۹۴۷م. زمانی که ترومن مخالفت خویش را با ایجاد یک کشور یهودی در فلسطین اعلام کرد، گسترش دادند.
رهبران یهودی در این زمان شروع به تبلیغات کردند که هدف از آن برانگیختن نفرت عمومی از کورههای یهودیسوزی و قتلعام یهودیان توسط نازیها، برای قبولاندن اندیشه میهن یهود بود و به این شکل نمایندگان و سناتورها بیانیههای دستهجمعی منتشر کرده و از رئیسجمهور درخواست حمایت نسبت به یهودیان مینمودند. ترومن نیز به دلیل نزدیکی موعد انتخابات ریاستجمهوری، و تأثیر مهم یهودیان در نتایج انتخابات به ناچار تغییر موضع داد و تصمیم به شناسایی اسرائیل گرفت.
دلایل قدرت لابی یهود در ایالات متحده
«مایکل مدود»[3]، نویسنده و منتقد سینمای مشهور یهودی جملهای دارد که بیانگر واقعیت قدرت لابی یهود در آمریکاست: «تلاش برای انکار واقعیت قدرت یهود و اهمیت آن در فرهنگ مردم، کاری عبث و بیهوده است.»
واقعیت مذکور زمانی بیشتر جلب توجه میکند که بدانیم یهودیان تنها حدود ۳ تا ۵ درصد از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند و با این حال بیش از هر گروه قومی یا مذهبی دیگر از نفوذ برخوردارند.
پیشنهاد مطالعه:
پرونده ویژه| دلایل حمایت آمریکا از اسرائیل – قسمت دوم
در واقع، یهودیان با وجود جمعیت اندک خود نزدیک به نیمی از میلیاردرهای آمریکا را تشکیل میدهند. مدیران اجرایی سه شبکه بزرگ تلویزیونی و چهار استودیوی بزرگ فیلمبرداری و نیز مالکان روزنامه با نفوذ نیویورکتایمز، یهودی هستند. همچنین گفتنی است بیش از ۲۵ درصد روزنامهنگاران و ناشران نخبه، ۱۷ درصد رهبران سازمانهای عمدهی خیریه و عامالمنفعه و بیش از ۱۵ درصد کارمندان عالیرتبه دولت را یهودیان تشکیل میدهند.
همانگونه که نفوذ یهودیان به نسبت جمعیتشان در جامعه آمریکا قابل ملاحظه است، میزان پولی که به مبارزات انتخاباتی در آمریکا اختصاص میدهند نیز بسیار چشمگیر است. یکی از اعضای کنفرانس متنفذ رؤسای سازمانهای بزرگ یهودیان آمریکا چنین برآورد نموده که: یهودیان به تنهایی ۵۰ درصد منابع مالی مبارزات انتخاباتی کلینتون در سال ۱۹۹۶ برای تصدی مجدد مقام ریاستجمهوری را تأمین کردند.
از سوی دیگر، تسلط یهودیان بر حیات فرهنگی تأثیرات عمیقی بر نحوه نگرش آمریکاییان بر تاریخ گذشته به جا نهاده است. نمونه بارز این امر روایتی است که یهودیان از قتلعام خود در اروپا در جریان جنگ جهانی دوم ارائه میدهند.
تسلط یهودی - اسرائیلی در ایالات متحده به حدی است، که حتی خشم آدمیرال «توماس مورر»[4]، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا را نیز در آورده است: «هرگز رئیسجمهوری را ندیدهام که در برابر اسرائیلیها بایستد. همواره چنین بوده که اسرائیلیها به هرچه میخواستند، رسیدهاند. اسرائیلیها از همه جریانات داخلی باخبرند. اگر مردم آمریکا میدانستند آنان تا چه حد در دولت ما نفوذ دارند علیه آنان قیام میکردند.»
منبع:
جایگاه لابی یهود در سیاستگذاریهای ایالات متحده آمریکا، مصطفی قاسمی، مجله مربیان، بهار ۱۳۸۸، شماره ۳۱، صص ۵۲ تا ۷۳.
لینک کوتاه: http://khbn.ir/5GQkc
[1]. American Israel Public Affairs Committee (AIPAC)
[2]. Harry S. Truman
[3]. Michael Medved
[4]. Thomas Moorer