-
چهارشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۳۶ ق.ظ

اسرائیل سرزمینی است متشکل از یهودیانِ کشورهای مختلف که هر کدام اشکال هویتی ویژه کشورهای محل سکونت قبلیشان را دارند؛ یهودیانی با گسستهای فراوان فکری، طبقاتی، نژادی و... در ظرف تنگی به نام اسرائیل جمع شدهاند تا نماد یک ملّت با شاخصهای ویژه خود؛ یعنی سرزمین، زبان، تاریخ و آدابورسوم مشترک باشند.
پرونده ویژهی «چالشها و گسستهای موجود در اسرائیل»؛
شماره سوم: بحران هویت در سرزمینهای اشغالی
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، هویتهای نژادی، قومی، تمدنی، فرهنگی و اجتماعی در بافت جمعیتی اسرائیل بسیار متنوع است؛ چنانکه از نظر فرهنگی و نژادی، سه نوع هویت عمده بین یهودیان اسرائیل، همراه با خردهفرهنگهای متعدد به چشم میخورد. هویت اروپای غربی یا اشکنازی، هویت خاورمیانهای یا سفاردی و هویت «صابرابی» (متولدین اسرائیل) نیز میتواند زیر مجموعهای از هویت خاورمیانهای باشد.
انتفاضه، محصول شکافهای موجود در جامعه صهیونیستی
اگر چه دولت اسرائیل تلاش بسیاری به عمل آورده تا از طریق تحقیر فرهنگ عربی و امحای ظواهر آن، ترویج فرهنگ یهودی و جلب نسل تازه اعراب به سوی این فرهنگ (سکولاریستی)، آرمان و ایدهآل خود را مبنی بر ایجاد یک جامعه کاملاً یهودی تحقق بخشد، لیکن تا وصول به این مرحله راه زیادی در پیش است و هر سال ابعاد تازهای از این شکاف آشکار میگردد.
از جمله آثار ارزندهای که میتوان در این ارتباط به آن اشاره کرد مقاله «دنا ربینسون دیواین» است که در آن وضعیت اعراب در کرانه باختری و نوار غزه مورد بررسی قرار گرفته است. وی ضمن بیان ماهیت شکاف فوق، اثرات اجتماعی آن را مورد نظر قرار داده و در این زمینه از نحوه شکلگیری انتفاضه سخن به میان میآورد. به نظر وی انتفاضه محصول تعمیق همین شکاف است.
پیشنهاد مطالعه:
پرونده ویژه| جرم و جنایات سازمان یافته در اسرائیل
«مجید الحاج» نویسنده دیگری است که شکاف عربی - یهودی را در منظری تازه مورد توجه قرار داده است. الحاج وضعیت اعراب اسرائیلی را مورد پژوهش قرار داده و به این نتیجه میرسد که این گروه از اعراب با فعالیت در سطح محلی توانسته است قدری از شکاف موجود را کاهش دهد لیکن به خاطر محدود بودن گستره این فعالیتها و عدم ورود به سطح فعالیتهای پارلمانی و فراپارلمانی(سازمانهای ملی) شکاف عربی - یهودی همچنان موجود میباشد.[1]
شکافهای سیاسی جامعه اسرائیل
گرایشهای سیاسی نسبت به پروندههای مختلف به ویژه نحوه تعامل با اعراب ساکن سرزمینهای اشغالی یکی از مهمترین عوامل بروز نحلههای گوناگون در جامعه صهیونیستی شده است. عدهای از صهیونیستها دیدگاههای مصالحهجویانهای نسبت به عربها داشتند و عدهای نیز مخالف هرگونه سازش با عربها در منطقه بوده و خواستار نابودی آنها هستند. به عنوان مثال حزب کارگر دیدگاه معتدلتری نسبت به مصالحه با عربها دارد و حزب حاکم لیکود مخالف مصالحه اراضی است و دیدگاههای افراطیتری دارد.
وجود چنین عواملی که گاه در پروندههای مختلف نظیر تبادل اسرا و شهرکسازی صهیونیستی و یورش به مسجدالاقصی و جزئیترین موارد زندگی در فلسطین اشغالی ورود پیدا میکند، بنا به تعبیر یوسی میلمن تحلیلگر صهیونیستی، اسرائیل را به جامعهای سرگشته تبدیل کرده که برای رسیدن به وضعیت مستقر و ثابت با موانع جدی فرهنگی ساختاری و رفتاری روبهرو است. بحران هویت نتیجه قطعی چنین شکافهایی است که گاه خود را در موارد دینی نشان میدهد و گاه شکل فرهنگی یا اجتماعی به خود میگیرد و زمانی نیز صبغه ملی دارد. [2]
بحران هویت در سرزمینهای اشغالی
اسرائیل سرزمینی است متشکل از یهودیانِ کشورهای مختلف که هر کدام اشکال هویتی ویژه کشورهای محل سکونت قبلیشان را دارند؛ یهودیانی با گسستهای فراوان فکری، طبقاتی، نژادی و... در ظرف تنگی به نام اسرائیل جمع شدهاند تا نماد یک ملّت با شاخصهای ویژه خود؛ یعنی سرزمین، زبان، تاریخ و آدابورسوم مشترک باشند.
امّا بهرغم تلاشهای فراوان رژیم صهیوینستی برای همگونکردن هویت این جامعة چندپاره، تلآویو هنوز با بحران هویت و دیگر بحرانهای سیاسی و اجتماعی مواجه است؛ زیرا گسست اجتماعی موجود در این رژیم آنقدر زیاد است که همواره میتواند چنین بحرانهایی را برای آینده این جامعه رقم بزند.
بدون شک گسستهای اجتماعی بر روی شکافهای سیاسی که منجر به تشکیل احزاب با دیدگاههای متضاد (احزابی که به اشکنازیها و یهودیان نزدیکاند دست بالا را دارند) و شکافهای مذهبی که در درون خود نوعی تبعیض بر اساس مذهب را به دنبال میآورد، تأثیر زیادی خواهد داشت. [3]
سعید ابوالقاضی
لینک کوتاه: http://khbn.ir/RWNGaA