-
سه شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۱۲ ب.ظ

مگر شما نسیهخور نبودید؟ مگر شما قرض نمیگرفتید؟ مگر شما کارگر آنها نبودید؟ مگر شما کوخنشین نبودید؟ مگر کاخها و قلعهها در اختیار همین یهودیان و سرمایهدارهای مدینه نبود؟ شما با چه وسیلهای قدرتمند شدید؟ «هُوَ الَّذِی أَخْرَجَالَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِالْکِتَابِ مِنْ دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِالْحَشْرِ، اولین بار ما اینها را کوچاندیم. مَا ظَنَنْتُمْ أَنْیَخْرُجُوا، فکر نمیکردید که این قدرتها بیرون میروند. وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَاللَّهِ.»
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، قرآنکریم اگرچه کتابآسمانی مسلمانان و بزرگترین معجزه پیامبر آخرالزمان است ولی اینقدر که از قوم بنیاسرائیل و یهود سخن گفته درباره پیامبر اسلام و مسلمانان صحبت نکرده است. البته بنا به شهادت خود قرآن کریم در آیه ۸۲ سوره مائده، یهودیان از شدیدترین دشمنان اسلام و مسلمین محسوب میشوند. از اینرو قرآن بهعنوان کتابی برای دشمنشناسی، میتواند بهترین راهنمای آنان در شناخت ماهیت و تاریخ یهودیان باشد. بنابراین برای روشنگری بیشتر مخاطب عزیز، بخشی از تاریخ این قوم بعد از هجرت از مصر را ذیل تفسیر سوره مبارکه دخان، از زبان عالم گرانقدر آیتالله جوادی آملی در اختیار شما قرار میدهیم.
وقتی خدای متعال اول سوره مبارکه «حشر» برهان اقامه میکند، میفرماید: «هُوَالَّذِی أَخْرَجَالَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِالْکِتَابِ مِنْ دِیَارِهِمْلِأَوَّلِالْحَشْرِ۱، ما اولین بار یهودیان را بیرون کردیم. بعدها در طی این سالها به شما قدرت دادیم.» یعنی اول معجزه بود، بعد عادی شد. فرمود نه دوست خیال میکرد و نه دشمن. انقلاب ما هم همینطور بود. فرمود: «مَا ظَنَنْتُمْ أَنْیَخْرُجُوا، خیال میکردند که قلعهها و کاخهایشان آنها را نجات میدهد.»
«مَا ظَنَنْتُمْ أَنْیَخْرُجُواوَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَاللَّهِ.»۲ انقلاب اسلامی هم واقعاً همینطور بود. نه دوستان خیال میکردند که امام و رهبران الهی پیروز میشوند و نه دشمنان فکر میکردند. با کدام دست؟ با کدام قدرت؟! در جریان پیروزی صدر اسلام، قرآنکریم سه اصل دارد؛ یعنی اولین کسی که این کار را کرد خدا بود. یعنی معجزه انجام شد، «هُوَالَّذِی أَخْرَجَالَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِالْکِتَابِ مِنْ دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِالْحَشْرِ» ، حشر یعنی کوچ دادن، «لِأَوَّلِالْحَشْرِ.» اصل دوم این است که نه دوست خیال میکرد و نه دشمن و نه کسانی که تفکّرات سیاسی داخلی داشتند و از دوستان بودند. سیاستمداران خارجی هم همینطور «مَا ظَنَنْتُمْ أَنْیَخْرُجُوا.» سوم این که «وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَاللَّهِ.» فرمود این سه کار را ما کردیم! مگر شما نسیهخور نبودید؟ مگر شما قرض نمیگرفتید؟ مگر شما کارگر آنها نبودید؟ مگر شما کوخنشین نبودید؟ مگر کاخها و قلعهها در اختیار همین یهودیان و سرمایهدارهای مدینه نبود؟ شما با چه وسیلهای قدرتمند شدید؟ «هُوَالَّذِی أَخْرَجَالَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِالْکِتَابِ مِنْ دِیَارِهِمْ لِأَوَّلِالْحَشْرِ، اولین بار ما اینها را کوچاندیم. مَا ظَنَنْتُمْ أَنْیَخْرُجُوا، فکر نمیکردید که این قدرتها بیرون میروند. وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَاللَّهِ.»
مشت با درفش که نمیشود! ولی شد!
نعل به نعل این سه اصل در انقلاب اسلامی ما بود. هیچکس فکر نمیکرد که این قدرت جهنمی استکبار که تمام این مملکت را گرفته بود، مجبور شود فرار کند. دوستان فکر نمیکردند. خیلی از دوستان میگفتند که چهگونه؟ مشت با درفش که نمیشود! ولی شد! آنها هم مطمئن بودند و خیال میکردند که میمانند. دوست و دشمن فکر میکردند که نمیشود. آن کسی که این کار را کرد خدا بود.
پینوشت:
۱ – حشر/۲
۲- همان
لینک کوتاه: http://khbn.ir/cyQfsT