-
پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۰۱ ق.ظ

یهود بهطور کلی در یکی از مسائل اصولی دین که بدون آن، ابلاغ رسالت برای بشر ممکن نیست دارای مشکل اساسی بودند و توطئههای بزرگی در این زمینه انجام دادند؛ آنها علاوهبر کارشکنی در پذیرش رسالت خاتم، در نبوت حضرت عیسی نیز خدشه وارد کردند.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، انکار نبوت بعد از حضرت موسی از کارشکنیهای یهود در عصر پیامبر(ص) بود، آنان با آنکه نشانههای پیامبر خاتم را در کتاب تورات به روشنی دریافتهبودند و یقین داشتند بعد از پیامبرشان پیامبرانی چون حضرت عیسی(ع) و رسول خاتم مبعوث خواهند شد از قبول رسالت آنها سر باز زدند، وقتی برخی از آنان از جانب پیامبر اکرم به آیین اسلام دعوت شدند با علم به حقانیت دین مبین اسلام از پذیرش آن سر برتافتند.
عدهای از بزرگان انصار چون معاذ بن جبل و سعد بن عبادة و عقبة بن وهب، که پیش از اسلام، با آنها رابطة دوستی داشتند خطاب به یهودیان گفتند: «ای مردم یهود تقوا پیشه کنید و از عذاب خدا بپرهیزید، به خدا سوگند شما میدانید او فرستادة خداست و شما قبل از بعثت او نشانههایش را برای ما میگفتید؛ چگونه حالا منکر آنها شدهاید!»
رافع بن حریمله و وهب بن یهودا، دو نفر از بزرگان یهود، با کمال وقاحت و بیشر میگفتند: «ما چنین چیزی برای شما نگفتهایم و خداوند بعد از موسی(ع) پیامبری مبعوث نکرده است. بنابراین وحی الهی نازل شد1 و خطاب به آنان فرمود: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ فَقَدْ جَاءَکُمْ بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ2: ای اهل کتاب، پیامبر ما به سوى شما آمده که در دوران فترت رسولان[حقایق را] براى شما بیان مىکند، تا مبادا [روز قیامت] بگویید: براى ما بشارتگر و هشداردهندهاى نیامد. پس قطعاً براى شما بشارتگر و هشداردهندهاى آمده است، و خدا بر هرچیزى تواناست.»
بنابراین یهودیان بهطور کلی در یکی از مسائل اصولی دین که بدون آن، ابلاغ رسالت برای بشر ممکن نیست دارای مشکل اساسی بودند و توطئههای بزرگی در این زمینه انجام دادند؛ آنها علاوهبر کارشکنی در پذیرش رسالت خاتم در نبوت حضرت عیسی نیز خدشه وارد کردند. گروهی از سران یهود بهمحضر پیامبر(ص) رسیدند و از پیامبرانی که به آنها ایمان دارد پرسیدند، پیامبر در پاسخ آنها هشتاد و چهارمین آیه از سوره آلعمران3 را خواند که در آن صریحاً ایمان به موسی و مسیح در کنار هم آمدهاست.4 آنان از پاسخ پیامبر برآشفتند و گفتند: «ما به مسیح و هر کس که به مسیح مؤمن باشد ایمان نمیآوریم»، قرآنکریم در اشاره به این واقعه میفرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَکْثَرَکُمْ فَاسِقُونَ: بگو اى اهل کتاب، آیا جز این بر ما عیب مىگیرید که ما به خدا و به آنچه به سوى ما نازل شده، و به آنچه پیش از این فرود آمده است ایمان آوردهایم، و اینکه بیشتر شما فاسق هستید؟»
بهاین جهت یهودیان با این عمل خود ثابت کردند که در صورت تعارض خواستههای شخصی و ظاهری خود با اساس دین، خواستههای خود را ترجیح میدهند، زیرا در تورات نشانههای زیادی برای پیامبر خاتم ذکر شده بود، تا جایی که بنا به اقرار خودشان وی را بهتر از فرزندان خود میشناختند؛ اما با این وجود رسالت حضرت را انکار کردند.
منبع: علی جدید بناب، تحلیلی بر عملکرد یهود در عصر نبوی
پینوشت:
[۱] سید محمد حسین طباطبائی، همان، ج ۶، ص ۲۹۱؛ جلال الدین سیوطی، ج ۲، ص ۷-۴۷۶ و ابن هشام، السیرة النبویة، ج ۲، ص ۲۱۲
[۲] سوره مبارکه مائده آیه ۱۹
[۳] قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَ عِیسَى وَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ.
[۴] جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج۶، ص۳۰۷
لینک کوتاه: http://khbn.ir/lg9