-
سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۱ ب.ظ

اشرار یهود، معلمان اصلی و پنهان دو آموزه صهیونیسم مسیحی و یهودی بودند. ضرورت انتقال یهودیان پراکنده، در وجه نظری در گستره برداشت صهیونیسم مسیحی اتفاق افتاد. آنان بازگشت یهودیان به فلسطین و تأسیس دولت یهودی فراگیر، بازسازی هیکل سلیمان و سرانجام واقعه آرماگدون را پیشنیاز و شرط ضروری بازگشت دوم حضرت مسیح اعلام میکردند.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، جلد چهارم از مجموعه قبیله لعنت توسط نشر هلال در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسید. کتاب «الیگارشی حاخامی، تلمود و کابالا» اثری از دکتر شفیعی سروستانی است که در ۴ فصل به مخاطب ارائه میشود. دوران سخت اسارت و ذلت بنیاسرائیل قریب به ۵۰ سال به درازا کشیده شد و با سقوط بابل به دست کوروش هخامنشی خاتمه یافت. با ظهور کوروش هخامنشی که زمینه آزادی بنیاسرائیل از اسارتگاه بابل و بازگشت آنان به اورشلیم را فراهم آورد، حضور آنان در ایران بیشتر شد و بزرگان بنیاسرائیل در دربار پادشاهان رفت و آمدهای موثری داشتند. در همین عصر، کاهنان حاکمیتی اهمیت قابل توجهی یافتند و در کنار نظام دینی جدید، متون دینی جدید نیز متولد شد. انجمن کبیر یا همان سنهدرین بهعنوان مجمعی متشکل از ۷۲ نفر از عالمان یهود نیز در همین برهه تاسیس شد. این انجمن وظیفه قضاوت در میان بنیاسرائیل و تفسیر و تعلیم تورات را برعهده داشت. نویسنده در ادامه مطلبی پیرامون ۴ فرقه صدوقیان، فریسیان، اسینیها و سامریها ارائه میدهد.
مجمع سنهدرین در ابتدا توسط کاهنان صدوقی که تحتتاثیر روشنفکران یونانیگرا بود، اداره میشد اما پس از قدرت گرفتن فریسیان و بالا رفتن موقعیت اجتماعی آنان، مجمع کاملاً در اختیار آنها قرار گرفت. فریسیان در مقابل دستورات حاخامی کاملاً فروتن و خاضع بودند. آنان در برابر یونانزدگی صدوقیان مقاومت میکردند و یهودیان را از گرایش به باورهای فلسفی بیگانه برحذر میداشتند. این گروه زرسالار پس از چندی به حدی از قدرت رسید که توانست یک پیامبر الهی را محاکمه و او را محکوم به اعدام کند. این گروه تا به امروز نیز بر سنهدرین حکم میراند و اشراف و ثروتمندان یهود امروزی نیز غالباً وابسته به این گروه هستند.
پس از دوران اسارت بابلی و از زمان عزرا، دوره حکومت کاهنان آغاز میشود. به عقیده یهودیان، او که مردی بسیار مقدس بود مانند موسی به نسلی که رابطه خود را با خداوند قطع کرده بودند، تورات را تعلیم داد. او مجمع کبیر که شورایی دینی متشکل از معلمان و دانشمندان بود را تاسیس کرد. آنها مجموعه احکام دین را از دوران حضرت موسی که تا آن موقع باقی مانده بود را فرا گرفته و آن را به مقتضیات اوضاع و احوال زمانی خود توسعه دادند و سپس به داشمندان تلمودی منتقل کردند. اسماعیل شفیعی سروستانی در ادامه درباره تلمود و حلولگرایی در آن صحبت میکند. حاصل این تفکر برای پیروان کابالا، عطش برای حاکمیت بر جهان و برتری قومی و نژادی است.
وی در ادامه سرگذشت قوم ترکزبان خزران که در سدههای هفتم تا دهم در شمال شرقی دریای سیاه حکومت داشتند را شرح میدهد. قبول دین یهود توسط این قوم غیر یهودی، دلایلی سیاسی و اقتصادی را در پشتپرده خود داشت. آنها میخواستند از شبکه ارتباطی یهودیان در قرون وسطی بهرهمند شوند. کاهش تدریجی جمعیت و فرود بلای طاعون سیاه، خزران را به مرحله اضمحلال کامل رساند. آنان به تدریج مهاجرت کرده و در شرق اروپا مستقر شدند. یهودیان خزران پس از مهاجرت به شرق اروپا و آلمان به یهودیان اشکناز معروف شدند و در مقابل یهودیان شرقی مشهور به سفاراد میباشند.
پراکندگی یهودیان در جای جای اروپا موجب استحاله آنان در میان اقوام میزبان نشد، بلکه این تازه واردان بنا به سنت خود در محلهها جایگیر شدند و پیوند قوی خود را حفظ کردند. اشتغال و تبحر یهود به معاملات ربوی و شرابسازی زمینههای اظهار تنفر و انزجار از یهودیان را دامن زد.
اشرار یهود، آموزگاران صهیونیسم مسیحی
جلد چهارم قبیله لعنت در ادامه مباحثی را پیرامون کابالا و تصوف یهودی ارائه میدهد و در واقع کابالا مجموعهای از نسخهها، آییننامهها و دستورالعملهای فراهم آمده توسط صوفیان و مرتاضان یهودی برای فراخوانی و ارتباطگیری با نیروهای ماورائی شیطانی است تا از این طریق، ساحت نگاه و عمل یهود برای سلطه بر جهان گسترده شود و زمینهها برای بسط قدرت شیطانی و حکومت او در آخرالزمان فراهم آید. کتب و منابع نظری یهود (تورات، تلمود، کابالا) و سیر تکوین مبانی آنها، پرده از لایههای تو در توی آلودگی یهود یه شرک و پرستش اصنام عهد فراعنه برداشته و زنجیر باور و عمل به علوم خفیه و ساحری در میان آنان را نمایان میسازد.
بخش دیگری از کتاب الیگارشی حاخامی به وضعیت جوامع یهودی مشرقزمین در قرون وسطی پرداخته است. فصل پایانی کتاب، درباره نحلههای یهودی از پایان قرون وسطی تا عصر حاضر سخن میگوید. کمرنگ شدن سلطه کلیسای کاتولیک بر مقدرات و مقدورات قرون وسطی و رواج آزادیهای مذهبی و اجتماعی، باعث شکلگیری تقسیمات جدیدی در حیات مذهبی یهود شد و فرقههای اصلاحطلب، محافظهکار و ارتدوکس را پدیدار ساخت. یهودیت ارتدوکس، برخلاف اصلاحطلبان یهودی که تحتتاثیر جریانات اندیشهای مدرن قرار گرفته بودند، بر سنت یهودی پای میفشردند. یهودیت خاخامی ارتدوکس، تبعید و پراکندگی را بهعنوان امری مقدر و نهایی پذیرفتهاند و از اینرو، تاسیس جامعهای متمرکز و اسرائیلی در عرصه زمین را خلاف امر مقدر و مشیت الهی تعریف میکند. ادامه بحث پیرامون صهیونیسم رقم میخورد. اشرار یهود، معلمان اصلی و پنهان دو آموزه صهیونیسم مسیحی و یهودی بودند. ضرورت انتقال یهودیان پراکنده، در وجه نظری در گستره برداشت صهیونیسم مسیحی اتفاق افتاد. آنان بازگشت یهودیان به فلسطین و تاسیس دولت یهودی فراگیر، بازسازی هیکل سلیمان و سرانجام واقعه آرماگدون را پیشنیاز و شرط ضروری بازگشت دوم حضرت مسیح اعلام میکردند.
کتاب در انتها به رفتار محافظهکارانه یهودیان در تعامل با اقوام دیگر اشاره میکند و به معرفی مارانوها و دونمههای یهودی میپردازد. یهودیان مخفی در اصل، اقوامی بودند که با پذیرش ظاهری ادیان دیگر، به آرمانها واصول دین خود پایبند میماندند و بار سنگین گناهان گذشته یهود و عملکرد آنان در زمان حال باعث آزرده شدن مسیحیان و حتی مسلمانان میشد. به همین سبب آنان از روش محافظهکارانهای برای امنیت خود استفاده میکردند که گاهی در میان آنان به نوعی مشی مخفیکارانه تبدیل میشد. مارانوها گروهی از یهودیان بودند که در قرون پانزدهم میلادی از روی اجبار و برای پنهانکاری به مسیحیت گرویدند و دونمهها یهودیانی بودند که به اختیار خود، اسلام را بهعنوان دین برگزیدند تا همزمان مسلمانان و یهودیان را فریب دهند.
لینک کوتاه: http://khbn.ir/etNAZyf