-
سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۰۰ ق.ظ

امروزه بر اساس شواهد و اسناد موجود، تردیدی وجود ندارد که کانونهای شبهدینی اوانجلیک (مسیحیان صهیونیست)، برای آغاز هزارهی سوم میلادی، تدارک گستردهای دیده و برنامهریزی وسیعی را انجام داده بودند. آنان با بیان اعتقادات خویش در تمام سطوح رسانه، قواعد بنیادگرایانهی انجیلی را ترویج میکنند و با قویترین، جذابترین و فراگیرترین زبان کنونی (یعنی رسانه)، با جهانیان سخن میگویند.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، امروزه بر اساس شواهد و اسناد موجود، تردیدی وجود ندارد که کانونهای شبهدینی اوانجلیک[۱] (مسیحیانصهیونیست) برای آغاز هزارهی سوم میلادی، تدارک گستردهای دیده و برنامهریزی وسیعی را انجام داده بودند. آنان با بیان اعتقادات خویش در تمام سطوح رسانه، قواعد بنیادگرایانهی انجیلی را ترویج میکنند و با قویترین، جذابترین و فراگیرترین زبان کنونی (یعنی رسانه)، با جهانیان سخن میگویند.
زبان رسانه
امروزه تنها بیش از ۱۵۵۰ کانال ماهوارهای، رادیویی و تلویزیونی، عقاید و باورهای اوانجلیستی یا همان ایدئولوژی آمریکایی را ترویج کرده و دائماً بر طبل جنگ آخرالزمان و آرمگدون[۲] میکوبند.[۳]
اوانجلیستها، براین باورند که مسیح (ع) دوباره ظهور میکند؛ آنگاه در آخرالزمان جنگ و ویرانی بزرگی (آرمگدون)، اتفاق خواهد افتاد و بعد از این ویرانی، حکومت آنان تا قیامت برقرار خواهد شد.
فیلم هایی مانندBeowulf ، The Golden Compass، Jaanwar، ZOMBIE،Transformers ، Gryphon و… همگی درباره وضعیت آخرالزمان، منجی و یا موجودات شریری هستند که میخواهند جهان را به تسخیر خود درآورند و انسانها را نابود سازند.
مکاشفات یوحنا
برخی فیلمهای یاد شده، براساس نوشتههای منسوب به کتاب مقدس و خصوصاً بخش مکاشفات یوحنا که مراحل پیدایش و خروج ضد مسیح، همچنین ظهور مسیح دوم را بیان میکند، شکل گرفته و برخی دیگر، اشاره به تلاش فردی انتخابشده دارند که قرار است با نیروهای تاریکی و یا همان شیاطین، بجنگد و دنیا را نجات بخشد. نمونهی بارز این تفکر و تلاش را میتوان در داستانهای هریپاتر دید؛ همان تلاشی که هریپاتر، برای مقابله با لرد ولدمورت به خرج میدهد و محفلی به نام ققنوس نیز از وی حمایت میکند.[۴]
ضدّ مسیح یا دجّال
مسئلهی اصلی در فیلمهای هدفمند امروز هالیوود، مطرحکردن ضدّ مسیح یا دجّال است. آنها عقیده دارند که دجال، در سرزمینهای شرقی قیام کرده، ولی در نهایت مجبور به فرار از صحنهی نبرد میشود. به عقیدهی اوانجلیستها، ضد مسیح فرزند شیطان است؛ ولی تا ظهور مسیح، در میان مردم به صورتی عادی زندگی میکند. بدین ترتیب ضدّ مسیح یا همان دجّال، برای مخالفت با مسیح، آماده شده و در آیندهی نزدیک، خروج میکند. زمان خروج او دقیق و مشخص است. با ظاهری شیطانی، دیوصورت یا اژدهامانند، از میان دریاها بیرون میآید؛ بر اسرائیل (فلسطین)، مسلّط میشود و در اورشلیم، ادّعای خدایی خواهد کرد. او شیطان را میپرستد و جواهرات گرانقیمت، نثارش میکند.[۵]
جنگ هستهای
بنابراین، بنیادگرایان انجیلی آمریکا که یک پنجم مردم آمریکا را تشکیل میدهند، مسیحیت را با صهیونیسم در آمیخته و اعتقاد دارند، برای آنکه مسیح (ع)، دوباره به زمین بازگردد، باید یک جنگ هستهای بزرگ، در جایی به نام آرمگدون که میان اردن و فلسطین قرار دارد، به وقوع بپیوندد که منجر به نابودی و تخریب اکثر شهرهای جهان، خواهد شد.
در سال ۱۹۹۳ میلادی، فیلمی به نام «جادوگر آرمگدون» به کارگردانی «آنتونی هیکاکس»، ساخته شد. در این فیلم میبینیم که شیطان بزرگ، هر ۶۰۰ سال یکبار، فرصتی به دست میآورد که از جهنم فرار کرده و آرمگدون را به راه بیندازد. یک گروه پنج نفره از افراد خارقالعاده نیز، این نیرو را دارند که یا شیطان را آزاد کرده یا او را برای ۶۰۰ سال دیگر اسیر و دربند کنند.[۶]
پینوشت:
[۱] Evangelicalism
[۲] کلمه آرمگدون(Armageddon) یا هرمجدّون، واژه ایست یونانی، که از ترکیب دو کلمه «هر» به معنی تپه یا کوه و «مجدّون» به معنی بلند، مشرف و یا شریفان، تشکیل شده است. از سوی دیگر این کلمه، در واژهنامههای آمریکایی مانند فرهنگ وِبستِر، به معنی نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان است .
[۳]جمعی از نویسندگان، پیشگویی ها و آخرالزمان، ن موعود عصر، چ۱، ۱۳۸۴، ص۳۱
[۴] سعید مستغاثی، smostaghaci.persianblog.ir
[۵] سیدابوالحسن علوی طباطبایی، هالیوود و فرجام جهان، نشرهلال، چ دوم، ۱۳۸۷،ص ۱۵۵
لینک کوتاه: http://khbn.ir/TMKjR