-
شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

پروفسور کول برای دانشجویان دانشگاه فلوریدا جنوبی یک سخنرانی با عنوان «آزادی و آزادیهای مدنی پس از ۱۱ سپتامبر» ایراد کرد که در آن، دفاعیه مستحکمی از سامی آلآریان، استاد دانشگاهی که بهعنوان رهبر جهاد اسلامی فلسطین در آمریکای شمالی است که بیش از صد غیرنظامی را در بمبگذاری انتحاری در خاورمیانه کشته است، ارائه داد.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، مدتی قبل کتابی تحت عنوان «صد و یک پروفسور خطرناک» در آمریکا منتشر شد. موضوع این کتاب معرفی صد و یک پروفسور دانشگاهی است که جرمشان سخنگفتن در مورد هولوکاست و یهود در کلاسها و کتابهایشان است. در کنار انتشار این کتاب به اساتید دانشگاههای دیگر هشدار داده شده که چون این افراد از خط قرمزها عبور کردهاند نباید از آثار آنها استفاده کنید. در مجموع وقتی آزادی نامحدود شود خودش مشکلاتی به وجود میآورد که نهایتاً محدودش خواهد کرد. متن ذیل معرفی «پروفسور دیوید کول» یکی از صد و یک پروفسوری است که نویسنده کتاب به آن پرداخته است.
پروفسور دیوید کول (Professor David Cole)
دانشگاه جُرج تاون (Georgetown)
– استاد حقوق در دانشگاه جرج تاون
– وکیل-اکتیویسم افراطی که از تروریستها و حامیان آنها دفاع میکند
– بر این باور است که «بزرگترین تهدید برای آزادیهای ما توسط خود تروریستها ایجاد نمیشود بلکه با واکنش دولت خودمان ایجاد میشود».
دیوید کول استاد حقوق در دانشگاه جورج تاون و یک وکیل-اکتیویسم برجسته در جرگه چپ ضد جنگ است. پروفسور کول در جورج تاون برای دوره «امنیت ملی و آزادیهای مدنی» خود، شناختهشده است. این دوره موضوعاتی از قبیل «نقشهای مربوط به کنگره، رئیسجمهور و دادگاه در موارد اضطراری»؛ «هدف قرار دادن اتباع خارجی»؛ و «بازداشت پیشگیرانه، استانداردهای نظارتی، جنگجویان دشمن، دادگاههای نظامی، نقش دادگاههای بینالمللی و تعدیل بین سخنرانی و رساندن مفهوم» را مورد بررسی قرار میدهد.
در تمام این موضوعات، دیدگاه پروفسور کول بهصورت پشتپرده نیست. او از اعضای وکیل در مرکز حقوق اساسی (Center For Constitutional Rights) است که یک گروه آزادیهای مدنی افراطی است که تخصص آن در گذشته، استفاده از ابزار قانونی برای مخالفت با سیاست خارجی آمریکا در رابطه با کوبا و سایر رژیمهای کمونیستی بوده است و گروهی است که اقدامات امنیتی فعلی آمریکا را در جنگ علیه ترور بهعنوان «حمله به قانون اساسی» در نظر میگیرد. کول در سال ۲۰۰۲ در زمینة جنگ در برابر ترور نوشت: «بزرگترین تهدید برای آزادیهای ما توسط خود تروریستها ایجاد نمیشود بلکه با واکنش دولت خودمان ایجاد میشود». پروفسور کول «بیانیهای شرافتی» که جنگ را محکوم کرد، امضا کرد که توسط Not in Our Name (گروه ضد جنگ مائوئیستی که کول را بهعنوان عضو هیئت مشورتی خود قرار داده بود) پشتیبانی میشد. این بیانیه متعهد میشود که «تمام کارهای ممکن را برای متوقفکردن» جنگ انجام دهد و از همه آمریکاییها خواست تا در برابر جنگ و سرکوبهایی که دولت بوش در دنیا انجام میدهد، ایستادگی کند».
پروفسور کول و مرکز قانون اساسی در سال ۲۰۰۵ هنگامیکه این مرکز در طی محاکمه یکی از همقطارانشان به نام وکیل لین استوارت، به جرم مشارکت در فعالیتهای تروریستی شیخ نابینا (عمر عبدالرحمن)، رهبر روحانی «گروه اسلامی» که مرکز تجارت جهانی را در سال ۱۹۹۳ بمباران کرد و قصد داشت تونلهای هلند و لینکلن را در اوج ترافیک منفجر کند، برای دفاع از او انتخاب شد، پوشش رسانهای به دست آوردند. استوارت به نقض دستور وزارت دادگستری و کمک به شیخ برای تحریک عوامل تروریستی خود در مصر برای شکستن آتشبس با گروههای دیگر، متهم شده بود. پس از محاکمه هشتماههای که بهطور گستردهای پوشش دادهشده بود، استوارت برای همه اتهامات علیه وی، از جمله توطئه، حمایت مادی از تروریسم و فریبدادن دولت، مجرم شناخته شد.
پروفسور کول، بلافاصله پس از محکومیت استوارت در ۱۰ فوریه ۲۰۰۵، یک سرمقاله پس از محاکمه را در The Nation (جایی که او خبرنگار حقوقی است) نوشت و این تصمیم را محکوم کرد: «این پرونده نشان میدهد که چگونه در جنگ علیه تروریسم، امور از کنترل خارجشده است». توجه داشته باشید که نقلقولهای هراسآور، همگی مرتبط با جنگ علیه تروریسم است.
پروفسور کول ادعا کرد که استوارت هیچ جرمی مرتکب نشده است و اتهامات نسبت دادهشده به او همگی تحریفشده بودند. پروفسور کول نتیجهگیری میکند که اگر واقعاً باید کسی به تروریسم متهم میشد، آن وزارت دادگستری بود.
سابقاً و در سال ۲۰۰۲، پروفسور کول برای دانشجویان دانشگاه فلوریدا جنوبی یک سخنرانی با عنوان «آزادی و آزادیهای مدنی پس از ۱۱ سپتامبر» ایراد کرد که در آن، دفاعیه مستحکمی از سامی آلآریان، استاد دانشگاهی که بهعنوان رهبر جهاد اسلامی فلسطین در آمریکای شمالی که گروه تروریستی است که بیش از صد غیرنظامی را در بمبگذاری انتحاری در خاورمیانه کشته است، ارائه داد. یک فیلم ویدئویی از سامی آلآریان که خواستار «مرگ بر اسرائیل» شده بود، در شبکه Factor O’Reilly فاکس نیوز پخش شد. ظرف مدت چند ماه، پروفسور آلآریان بر اساس (در میان سایر شواهد) استراق سمع تلفنی که طی یک دوره دهساله از مکالمات او با تروریستها در آمریکا و خاورمیانه انجامشده بود، به جرم سازماندهی پرداختها برای بمبگذاریهای انتحاری خاص، سفارش مواد بمبگذاری و استخدام تروریستها، دستگیر شد. کول با گفتن اینکه «مردم نمیتوانند برای دفاع از فعالیتهای جنایی مجازات شوند، مگر اینکه دیوان عالی کشور بگوید که سخنان آنها تفسیر شده است و احتمالاً موجب اعمال غیرقانونی قریبالوقوع خواهد شد»، پروفسور آلآریان را یک قربانی نشان میدهد. این نکته درست بود، اما این سخنرانی مربوط به اتهامات آلآریان نبود.
پروفسور کول با اتهامات علیه پروفسور آلآریان و گروه تروریستی او آشنا بود، چون وی بهعنوان رایزن باجناغ پروفسور الریان، مازن النجاربود، کسی که وزارت دادگستری وی را به خاطر سالها تلاش در زمینة این نوع فعالیتها، اخراج کرده بود. پروفسور کول در سخنرانی خود، به پرونده مازن النجار بهعنوان نمونهای معمول از ناعادلانه هدف قراردادن اتباع خارجی توسط مقامات آمریکایی اشاره کرد و بدون مدرک اظهار داشت که «النجار» تحت شرایطی نگهداری میشود که بسیار بدتر از شرایط هر قاتل محکومشده است. از نظر کول مناسبتی نداشت که به شواهد مبنی بر اینکه مازن النجار را بهعنوان کسی که کمک مالی برای گروه تروریستی جهاد اسلامی فلسطین جمعآوری میکرد، اشارهای داشته باشد.
یکی از نکات اصلی حمله پروفسور کول به قانون پاتریوت مقررات این قانون در مورد انجام «پشتیبانی مادی» برای تروریسم است، مقرراتی که مقامات فدرال را قادر به جلوگیری از فعالیت بسیاری از مبانی خیرخواهانه که در واقع فعالیتهای تروریستی را تأمین میکنند، کرده است. پروفسور کول استدلال میکند که این مقررات برخلاف قانون اساسی و نقض آزادی بیان است و معاونت در جرم است.
پروفسور کول در اظهارنظری در نسخه زمستان ۲۰۰۲ مجله Human Rights، مجله انجمن وکلای آمریکا، اعتراض کرد که: «قانون پاتریوت زندهکننده قانون منع مهاجرت به آمریکا و سرکوب آزادی بیان است. به سبکی که وزیر امور خارجه این قانون را شرح میدهد، این قانون بیگانگان را با برچسب کسی که فعالیتهای تروریستی را حمایت یا تایید میکند و یا کسی که دیگران را برای حمایت از فعالیت تروریستی یا سازمان تروریستی متقاعد میسازد، ممنوعالورود میکند که بهمنزله خرابکردن تلاشهای ایالاتمتحده برای مبارزه با تروریسم است. همچنین بیگانگان را با این برچسب که نمایندگان گروههایی هستند که اعمال تروریستی را تایید میکنند، ممنوعالورود میکند که بهطور مشابه تلاشهای ایالاتمتحده برای مبارزه با تروریسم را تضعیف میکند و... . ممنوعالورود کردن مردم بر این اساس که شاید این ایدهها را داشته باشند، کاملاً برخلاف روح آزادی است که ایالاتمتحده دارد». بهعبارتدیگر، پروفسور کول خواهان پذیرش خارجیانی که بهصراحت از گروههای تروریستی حمایت میکنند، به ایالاتمتحده است. ظاهراً اینیک حق غیرقابلمذاکره است.
تحقیق: یعقوب لاکسین
لینک کوتاه: http://khbn.ir/vynJU