-
چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۶:۰۰ ب.ظ

یهودیستیزی غیرقابل انکار است، یعنی ما گاهی اوقات مدعی هستیم که یهودستیز نیستم ولی در عمل رفتارهای یهودستیزانه از خود نشان میدهیم. ما نسبت به یهودیها اگر دست به اقدامی نزنیم حس بدی داریم که این در فرهنگ ما وجود داشته است.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر، بررسی ابعاد مطالعاتی یک صهیونپژوه به اندازه مطالعه در حوزه صهیونیسم میتواند حائز اهمیت باشد. دکتر علیرضا سلطانشاهی آثار زیادی در حوزه صهیونیسم و یهود دارد که با مطالعه این آثار میتوان به شناخت درباره حوزه مطالعاتی ایشان پیدا کرد. متن زیر گفتوگوی خبرنگار پایگاه صهیونپژوهی خیبر با دکتر علیرضا سلطانشاهی است. (این مصاحبه پیش از سال 1399 انجام شده و در تاریخ فعلی بازنشر شده است).
خیبر: تاکنون دو کتاب از شما دیده شده است که یکی پیرامون بحث یهودیستیزی و دیگری از جولانگاه استر تا وادی صهیون است، نظرتان درباره آن چیست؟
البته کتاب دیگری هم دارم به نام پانترکیسم و صهیونیسم که درباره فروپاشی اسطوره هولوکاست نوشته شده است. من ایدهای داشتم تحت عنوان درآمدی بر ناسیونالیسم در خاورمیانه، یعنی اصلا میخواستم بدانم که چطور شد ملیگرایی در ایران، عربها، ترکها، کردها و… اتفاق افتاد و نهایتا به کتابی رسیدم که سه یهودی ناسیونالیست ترک آن را نوشته بودند که اسمشان را فراموش کردم.
این سه نفر مبدع ناسیونالیسم ترک بودند، سپس رفتم تا ببینم که کجا و چطور این مسائل پیش آمده که به یک شبکه قوی و مستحکمی از اقدامات یهودی در ترکیه برخوردم، جلوتر که رفتم متوجه سابقه پانصد ساله آنها در ترکیه شدم. سپس رسیدم به این مسئله که در دوره عثمانی به خاطر فشار امپراتوری عثمانی به ظاهر آنها دین خودشان را به اسلام تغییر داده بودند ولی مردم ترکیه باور نکردند.
به همین خاطر به آنها نام دونمه را گذاشتند که هنوز هم هستند، شبی در خانه در حال ورقزدن کتابها بودم و نمیدانستم که به دنبال چه چیزی میگردم. مدت زیادی در کتابها غرق بودم که ساعت سه شب به عبارت دونمه رسیدم و به هرکس رسیدم و درباره دونمه از او پرسیدم چیزی درباره آن نمیدانست. کتابخانههای مختلفی را گشتم و دیدم که در ایران هیچ منبعی درباره آنها وجود ندارد، ولی در منابع انگلیسی، عربی و … دونمه واژهای معروف است.
با بررسی تاریخی دونمهها به دوره امپراتوری اسپانیا و انگیزیسیون رسیدم که در آن دوران آنها به سمت امپراتوری عثمانی حرکت میکنند و پخش میشوند. سپس میروند و در همه امور دست پیدا میکنند و ترکهای جوان همینطور بال و پر میگیرند که نهایتا امپراتوری با آن عظمت که مصداق یک امت بود، به کشورهایی کوچک تبدیل میشود و تکهتکه میشوند.
البته این مسئله هم باید گفته شود که وقتی در تحقیقات خود پیرامون دونمه به جودائیکا مراجعه کردم به عبارتی رسیدم که آتاتورک یهودی و از طایفه دونمه به حساب میآید. این مطلب خیلی برایم جالب توجه بود. فیشهایم که اول بایستی مقاله میشد را مفصلتر کردم و نهایتا به این کتابی رسیدم که عرض شد.
خیبر: شما کتاب یهودیستیزی واقعیت یا دستاویز سیاسی را نوشتید. آیا شما یک یهودیستیز هستید و این بهانه را آوردید تا عمل خود را توجیه کنید؟
خیر، من به اندازهای که اسلام درباره یهود سخن گفته است و در مهمترین منبع خود یعنی قرآن کار کرده، به واسطه اعتقادات و رفتاری که نسبت به قرآن دارم، به همان اندازه با آنها مخالف هستم.
خیبر: با چه انگیزهای این کتاب را نوشتید؟
وقتی وارد این فضای مطالعاتی شدم، آقای تقیپور که استاد بنده بودند، در سازمان تبلیغات با فیشها کار میکرد و از این کتاب به آن کتاب میرفت و من هم به کتابها مراجعاتی داشتم و تعدادی از کتابها را خوانده بودم، واقعا برایم قابل قبول نبود. با آقای تقیپور هم رفت و آمد داشتیم و صحبت میکردیم و من ادعاهایی را در زمینه یهودیان مطرح میکردم و نسبت به سخنان آقای تقیپور و شمسالدین رحمانی واکنشهایی داشتم.
برای اینکه صحبتهای آقای رحمانی را نقد کنم، مطالعاتم را بیشتر کردم، همیشه نسبت به این دو عزیز منتقد بودم تا اینکه همین بحث یهودیستیزی که چگونه وجود داشت و... مطالعات گستردهای صورت گرفت تا اینکه بعد از نزدیک به ده سال رابطه ما با آقای رحمانی خیلی نزدیک شد و به راحتی سوالاتم را از ایشان میپرسیدم.
ایشان استادی داشتند به نام مرحوم کامبوزیا که حتی به کلاته رفتم خانوادهاش را دیدم که یک مزرعهای داشتند و کتابخانه خوبی که چند روزی را مهمان آنها شدم و از کتابخانه استفاده کردم و سوالاتی را از خودش کردم و این شروع صحبتهایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم شد و فیشهایی را جمع کردم. در دوره فوق لیسانس نیز تمام ذهنم درگیر این مسئله شده بود که اول مقاله شده بود و اینها به جایی رسید که مورد تایید آقای رحمانی قرار گرفت و نهایتا وقتی نتیجه بحث را با ایشان در میان گذاشتم، ایشان گفتند که تا به حال از این زاویه به موضوع نگاه نکردند.
یهودیستیزی غیرقابل انکار است، یعنی ما گاهی اوقات مدعی هستیم که یهودستیز نیستم، ولی در عمل رفتارهای یهود ستیزانه از خود نشان میدهیم. ما نسبت به یهودیها اگر دست به اقدامی نزنیم، حس بدی داریم که در فرهنگ ما هست؛ مهمترین سوال این است که چه دلیلی وجود دارد که در فرهنگ ما یهودستیزی وجود داشته باشد؟ اعتقادی، رفتاری، مطامع سیاسی و...؟
در بحث اعتقادی و رفتاری که در وجود خود یهودیها است و عمدتا هم در مورد مسیحیان که خواستگاه اروپایی دارند، یهودیها رفتاری دارند که غیریهودیها را برمیانگیزند. بعضی از اعتقاداتشان در بحث اقتصادی و سیاسی دارند که خودشان با این کارها باعث میشوند تا رفتار خوبی با آنها نشود.
کارهایی را انجام میدهند تا توجیهی برای غیریهودیها درست کنند که ما میخواهیم از اینجا برویم و دلیلش هم این است که ما را اذیت میکنند یا میکشند. در حالی که چون آن منطقه برای یهودیان نفع اقتصادی دیگر ندارد، دست به مهاجرت میزنند و به موجهترین شکل ممکن دست به مهاجرتهای بزرگ میزنند.
به عنوان مثال اصفهانیها با برخوردی که با یهودیان داشتند، تعداد زیادیشان مهاجرت کردند، یا در هولوکاست خیل کثیری از جمعیتشان به سمت فلسطین حرکت کردند برای اینکه به افکار عمومی دنیا بگوید که نگذاشتند زندگی کنیم و ما را بیرون کردند. این اسطورهها، اسطورههای ساختگی یهود است. یعنی اینجا دیگر یهودستیزی واقعی نیست بلکه دستاویز سیاسی برای اینکه بتوانند کارهای خودشان را راه بیاندازند.
خیبر: با تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار پایگاه صهیونپژوهی خیبر گذاشتید.
لینک کوتاه: http://khbn.ir/mI71t73