-
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۰۵ ق.ظ

تفاوت اصلی پیامیر(ص) با همه انبیاء دیگر در وسعت رسالت فرا زمان، فرا مکان و به طور طبیعی فرا زبان است. در حقیقت پیامبران پیشین آن، زمینهساز ظهور کامل اسلام، یگانه دین پذیرفته خداوند بودهاند تا جایی که حضرت یحیی(ع) هنگام سخن از آن نبی میگوید: من لایق آن نیستم که بند نعین او را باز کنم.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر؛ تاریخ پر است از عصیانها و طغیان علیه جریان الهی که یهود سهم عظیمی از آن را میراث دار است، کتاب التیام، فرجامشناسی جریانهای تاریخی به قلم علی رضا مصطفوی توسط نشر عهد مانا به چاپ رسید. متن زیر بخش دوم از گزارشی درباره کتاب التیام است که در دو بخش خدمت مخاطبان محترم تقدیم میگردد.
بخش ششم: عصیان و طغیان
از بررسی دو واژه بنی اسرائیل و یهود میتوان این دو گروه را به آسانی دریافت. در واقع گویا بنی اسرائیل، قومی مورد عنایت خدا هستند، پیامبران بزرگی چون داود، سلیمان و عیسی(ع) از میان آنان برخواسته و با انحرافات آنان مبارزه کردهاند، از جمله انحرافات فرقهای که بعدها یهود نام گرفت. طبیعی است شاخه مومن این قوم به پیامبران پس از موسی و راه و روش ایشان ایمان آورد، اما شاخه انحرافی آنان مانع جدی در مسیر حق بودهاند.
در قرآن، بیست و دو بار درباره یهود سخن آمده و به این موضوعات پرداخته شده است: ادعای یهودی بودن ابراهیم، اسماعیل و یعقوب؛ ادعای اختصاصی بودن بهشت فقط برای یهودیان؛ ادعای کفرآمیز فرزند خدا بودن عزیر؛ ادعای دوستی و فرزندی خدا؛ فرمان خدا به مسلمانان در دوست نگرفتن یهودیان؛ و… در قرآن تمام مواردی که صراحتا به یهود اشاره دارد، آنان مردمانی پرمدعا، دروغ گو، تحریف گر، ظالم، بی توجه به احکام خدا، دشمن مومنان (مذاهب ابراهیمی) و دارای ادعاهایی دروغ وغیر صادقانه معرفی میشود.
البته اینها جدا از صفاتی است که در قرآن به صورت ضمنی و کنایه آمیز برای آنها برشمرده شده است. تفاوت قوم یهود با دیگران نه در اقلیت بودن بلکه مهمتر از آن اصرار بر در اقلیت ماندن بود. اشکال کلامی که به قوم یهود وارد شد و آنها نسبت به این مسئله گرفتار شدند، باور برگزیدگی بنی اسرائیل به عنوان نژادی بود که رسالت و یکتاپرستی و عبودیت خدا خواست آنان است و دیگر انسانها، حیوانهای انساننمایی هستند، همانند سایر مخلوقات غیر انسانی مسخر این قوم برگزیدهاند.
دین یهود مانند اسلام در زمان خود دین شامل عقاید واخلاق و نیز احکام فقهی و آیین عبادی بود. بعضی چیزها برای آنان حلال و بعضی امور حرام بود. برای نمونه روز تعطیل رسمیه آنان شنبه بوده که فقط روز عبادت و اموری غیر کار اموری و شغلی بود.
بخش هفتم: مکه و بنی اسماعیل
آخرین پیامبر خدا (ص) در مکه ظهور کرد، همان جا که انتظارش میرفت. او محمد بن عبدالله از نسل ابراهیم و از شاخه اسماعیل بود. عبدالمطلب پسر هاشم که نامش شیبه بود و سید بطحا خوانده میشد، جد نخست پیامبر اسلام (ص) است، ابوطالب و عبدالله پدر محمد از جمله پسران او بودند. عبدالمطلب چاه زمزم را که مدتها مسدود و گم شده بود، پیدا و حفرکرد.
شمشیری و دو گوساله طلایی از درون آن بیرون آورد و وقف کعبه کرد. آب زمزم بار دیگر جوشید و این واقعه بر اعتبار عبدالمطلب افزود. قریش عبدالمطلب را ابراهیم دوم مینامیدند. چگونگی برخورد عبدالمطلب و ابوطالب با فرزند عبدالله چیزی فرا تر از وظایف خانوادگی و تعهدات قومی بود. محمد هشت ساله بود که زمان مرگ عبدالمطلب فرا رسید.
تاریخ از شرکت پیامبر(ص) در مجالس شعر عرب که برنامه فرهنگی، رایج و عادی آن روزگار به شمار میرفت، چیزی گزارش نگرده است. مهمترین فعالیت اجتماعی پیامبر(ص) شرکت در (حلف الفضول) پیمان جوانمردان در پشتیبانی از مظلومان و بی پناهان است. در آن پیمان نیز محمد یکی از اعضای عادی بود و نه رهبر. چهل سال از عمر محمدامین میگذشت که رسالت به او ابلاغ شد.
تفاوت اصلی پیامیر(ص) با همه انبیاء دیگر در وسعت رسالت فرا زمان، فرا مکان و به طور طبیعی فرا زبان است. در حقیقت پیامبران پیشین آن، زمینهساز ظهور کامل اسلام، یگانه دین پذیرفته خداوند بودهاند تا جایی که حضرت یحیی(ع) هنگام سخن از آن نبی میگوید: من لایق آن نیستم که بند نعین او را باز کنم.
فصل هشتم: رویارویی با دو جریان
یهودیان براساس مکتوباتی که در دست داشتند به سمت حجاز حرکت کردند، آنجا (منطقه حجاز و میان مکه و مدینه) را محل جنگ بدر و کشته شدن سران کفر و ایجاد جامعه موحدان و مدینه النبی میدانستند. از تنه اصلی بنی اسرائیل جدا شده واز فرهنگ یهودیان ساکن در سایر جوامع تا اندازهای بریده بودند و هجرت آنان برای درک زمان ظهور پیامبری بود که عمیقا به او اعتقاد و باور داشتند.
آنان پیش از همه شاخههای یهود و پیش از دینداران روزگار خود بشارتهای موسی و پیامبران پس از او تا عیسی را دریافته و جدی گرفته بودند و چنان با نام و مشخصات پیامبر خدا(ص) آشنا بودند که قرآن اینگونه برای آنان استدلال میکند که شما او را میشناسید، آنگونه که فرزندان خود را میشناسید!
پس از ظهور محمد بن عبدالله یهود در برابر ایشان راه حسد و ناسازگاری را پیش گرفتند، قرآن مخالفت یهود با پیامبر(ص) را نتیجه شک و شبهه دینی و معرفتی نمیداند بلکه حسد قلبی و باطنی را عامل کفران نعمت و نابودی آنان میشمارد.
بنابر گزارش قرآن، یهود با اقرار صریح و ضمنی به رسالت پیامبر(ص) از او میخواستند که از خدا بخواهد به جای جبرئیل، میکائیل بر او وحی نازل کند. در حقیقت مشکل آنان چانه زنی با خدا بود و نه تشخیص هویت شخص پیامبراکرم(ص) به عنوان پیامبر موعود.
فصل نهم: فرجام شناسی آفتاب و اشباح
این وظیفه دانش آینده پژوهی است که از میان آیندههای ممکن الوقوع گوناگون، پر احتمالترین آینده را تصویر و ترسیم کند و آن را در اختیار کلان تصمیمگیران جوامع قرار دهد. فلسفه انسانی دانش آینده پژوهی، تنها محاسبه ریاضی گونه آینده بر اساس علل موجود نیست، که این محاسبه قطعی و خطی آینده است و ارزش انسانی و عملی ندارد؛ زیرا امکان تغییری در آن دیده نمیشود.
آیندهپژوهی اراده محور، در پی یافتن راهی برای تاثیر عامل انسانی در ساخت آینده هست. آیندهپژوهی حتی مفهومی بالاتر از مدیریت و برنامهریزی دارد؛ منظور غایی آن، ترفیع نگاه به جهان و تغییر در فهم مفاهیم بنیادین تقدیر است. اصل مهدویت و ظهور تام و کامل بر پا کننده قسط و عدل، با نام امام مهدی(عج) مورد قبول بیچون چرای مذاهب اسلامی است؛ زیرا مستند به گفته شخص نبی اکرم است؛ به گونهای که حتی فرقه ضاله ی وهابیت نیز جرئت انکار آن را نداشتند و انکار مهدویت را موجب خروج از دین میداند.
فصل دهم : الحاق و التیام
تاریخ شامل دو بخش است: – ماجراهای پراکنده مانند ایجاد و انحلال تمدنها، کشورگشاییها، چنگیزها و نرونها، کورشها و اسکندرها و مکاتب بشری چون مارکسیسم، لیبرالیسم و نازیسم.
-جریانهای پایدار و ماندگار تاریخ که فقط دین به معنای کلی قادر به ایجاد آن است. آنچه از خطوط اساسی قرآن در ترسیم آینده به دست میآید، اراده خداوند بر غلبه حق بر باطل و وراثت زمین برای صالحان میباشد، گفتنی است که منظور از صالحان، فقط شیعیان اسمی و رسمی نیست، تعبیر صالحان میتواند مجموعهای از انسانهای حقجو و حقگرا باشد که هم اکنون در بین تمام مذاهب، ادیان و آیینها متفرق شدهاند.
اراده خدا بر جمعآوری آنها زیر پرچم صالحان است. هر دو جریان اسماعیلی و اسحاقی گزارشهایی حاوی پیشبینی درباره وقایع آخر الزمانی دارد، با توجه به وعده خداوند به ابراهیم(ع) که در تورات و انجیل و قرآن ثبت شده است، به این نتیجه میرسیم که رهبری و امامت صالحان از ذریه آن پیامبر بزرگ و بنیانگذار امت اسلامی است. این رهبر در آخر الزمان به دو شخصیت برجسته از فرزندان ابراهیم تحقق میپذیرد؛ یکی به عنوان امیر و دیگری وزیر. بنا بر روایات متواتر از پیامبر اکرم عیسی بن مریم در آخرالزمان از آسمان به زمین خواهد آمد و با مهدی موعود(عج) همراه خواهد شد.
انتهای پیام/