-
دوشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۹، ۰۹:۵۵ ق.ظ

شاه که به دنبال کرنش در مقابل قدرتهای شرق و غرب به هر قیمتی بود و از طرفی به عنوان ژاندارم منطقه وظیفه داشت تا کشور را برای غربیها امن نگه دارد، از هیچ خدمتی برای رژیم صهیونیستی دریغ نمیکرد که مهمترین آن میتوان به روابط امنیتی میان ساواک و نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی اشاره کرد.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر؛ کتاب مناسبات ایران و اسرائیل در دوره پهلوی دوم به قلم علی فلاح نژاد در چهار بخش نوشته شده است. این کتاب در زمستان ۱۳۸۱ چاپ شد و یکی از موضوعات پیرامون طرح تدوین تاریخ انقلاب اسلامی توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شد.
بخش اول: کلیات
نویسنده در این کتاب در بخش اول به تاریخچه فلسطین میپردازد. فلسطین در طول ساحل مدیترانه و در همسایگی لبنان، صحرای سینا و صحرای سوریه قرار دارد. کتاب نگاهی دارد بر مسئله فلسطین که سرزمین مقدس مسیحیان به حساب میآید و اشغال آن از زمانی کلید خورد که یهودیان اروپا برای چاره اندیشی و جبران پراکندگی این قوم دست به اقدامی زدند.
سال ۱۹۴۳-۱۹۴۸ فلسطین شاهد دو تحول ریشهدار بود. کتاب به بحث کمیسیون ویژه فلسطین و موضع دولت ایران نسبت به قضیه فلسطین پرداخته است که در آن به رویه سیاسی ایران در مقابل مسئله فلسطین اشاره کرده است.
بخش دوم: بررسی ملاحظات راهبردی-امنیتی و گسترش مناسبات ایران و اسرائیل در دوره دوم پهلوی(۱۳۲۸-۱۳۵۷ش)
در این فصل به نظام دو قطبی اشاره دارد که بعد از جنگ جهانی دوم در دنیا شکل گرفت که منجر به گسترش مناسبات ایران و اسرائیل شد. در این زمان تحولات جهان، حالت امنیتی-نظامی به خود گرفت. در چنین وضعیتی «بازدارندگی» و «موازنه قوا» به منطق درونی نظام بینالملل تبدیل شد. شاخصهای نظام دو قطبی را میتوان براساس رقابت دو ابرقدرت، تلاش آنها برای توسعه حوزه نفوذ و بازدارندگی متقابل مورد توجه قرار داد.
در قسمت دوم پیامدهای نظام بینالملل دو قطبی در غرب آسیا مورد بحث قرار میگیرد که از جمله آنها شکل گیری مناسبات ایران و اسرائیل برای بقای بهتر باید موضعگیری خود را نسبت به غرب تعیین و انتخاب میکردند زیرا ایران بدون غرب نمیتوانست ادامه دهد و اصلی ترین و بزرگترین پشتیبان اسرائیل نیز دنیای غرب به حساب میآید.
در فصل دوم این عناوین به صورت مفصل بیان شده است: بررسی ناسیونالیسم رادیکال عرب بر گسترش و تحکیم روابط ایران و اسرائیل که در ذیل آن به مباحث زیر نیز پرداخته شده است:
• پیش درآمدی نظری
• ناسیونالیسم رادیکال مصر و تبعات منطقهای آن
• تحولات سیاسی-امنیتی مربوط به عراق و ظهور رادیکالیسم در این کشور
• فروکش کردن ناسیونالیسم عرب و پیامدهای آن
فصل سوم این بخش به معضلاتی که ایران و اسرائیل درگیر هستند، اشاره دارد که این معضلات باعث روابط خوب میان این ایران و رژیم صهیونیستی شد و به بررسی راهبردی و امنیتی این دو میپردازیم:
الف) ایران
• فقدان پایگاه مردمی و وابستگی رژیم به خارج
• مقابله با کشورهای عربی رادیکال
• استفاده ایران از اسرائیل و لابی یهودی به منظور جلب حمایت آمریکا
ب) رژیم صهیونیستی
• خروج از انزوای سیاسی-امنیتی و اقتصادی
• به رسمیت شناختن اسرائیل از جانب ایران به منظور به دست آوردن هویت خاورمیانهای
• انتقال یهودیان از طریق خاک ایران
بخش سوم
نویسنده در اول این فصل به مناسبات ایران و اسرائیل و بررسی نظارت رهبران و نقش افراد و شخصیتها اشاره دارد و در باب بن گوریون به دکترین پیرامون میپردازد و درباره محمدرضا پهلوی به سیاست ناسیونالیسم مثبت اشاره میشود.
فصل دوم این بخش نیز به بررسی نقش افراد و شخصیتهای ایرانی و اسرائیل اشاره دارد. ایرانیان این بخش عبارتند از: سپهبد حاجی علی کیا، بهرام آریانا و حسن طوفانیان، و از اسرائیلیان عبارتند از: مئیر عزری، یعقوب نمرودی، یوری لوبرانی و ایگال آلون میپردازد.
بخش چهارم: گونه شناسی نظری مناسبات ایران و اسرائیل
در این بخش به گونه شناسی نظری میپردازد که در پنج فصل تقسیم میشود و در فصل اول از مناسبات اطلاعاتی و امنیتی سخن میگوید. فصل دوم به همکاری نظامی-تسلیحاتی اشاره دارد و در فصل سوم به مناسبات سیاسی-دیپلماتیک میپردازد. در ادامه این بخش نویسنده در فصل چهارم موانع برقراری ارتباط و مناسبات دیپلماتیک رسمی میان ایران و رژیم صهیونیستی را بیان میکند و در پنجمین فصل نیز همکاری اقتصادی میان ایران و رژیم صهیونیستی را به قلم آورده است.
نتیجه گیری
در این کتاب، زمینهها و عوامل شکل گیری مناسبات ایران و اسرائیل به ویژه مناسبات اقتصادی در دوران پهلوی دوم بررسی میشود. از جمله مسائل مهمی که این کتاب گویا بدان باورمند است، ایمان به کشور شدن اسرائیل به دور از اشارهای پیرامون ماهیت اشغالگرانه آن است. در سطح نظام بینالملل نیز میتوان به متغیرهایی اشاره کرد که جهان را به دو بلوک شرق و غرب تقسیم میکنند و به تبع اتحاد ایران و اسرائیل به منزله اتحاد غیرمستقیم با بلوک غرب به رهبری آمریکا است.
به این ترتیب شاه که به دنبال کرنش در مقابل قدرتهای شرق و غرب به هر قیمتی بود و از طرفی به عنوان ژاندارم منطقه وظیفه داشت تا کشور را برای غربیها امن نگه دارد، از هیچ خدمتی برای رژیم صهیونیستی دریغ نمیکرد که مهمترین آن میتوان به روابط امنیتی میان ساواک و نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی(اعم از موساد، شاباک و شین بت) اشاره کرد.
انتهای پیام/