-
دوشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۹، ۱۰:۱۶ ق.ظ

با وجود اینکه معضل ژئوپلیتیکی اسرائیل در سال 1967 با تصویب کنترل کرانه باختری، بلندیهای جولان و صحرای سینا ظاهر شد، اما اسرائیل از زمان آغاز تاسیسش در سال 1948 با این نوع مشکلات همراه بوده است.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر؛ معضل عمده جغرافیای سیاسی اسرائیل این است که چگونه خود را به عنوان یک کشور یهودی و دموکراتیک در مرزهای امن و شناخته شده حفظ کند. کانون این معضل، تعادل بین چهار جزء است: جغرافیا (عمق سرزمینی مورد نیاز برای امنیت)؛ جمعیتشناسی (درجه یکنواختی ملی)؛ دموکراسی (حقوق بشر و کنترل افراد دیگر)؛ و مشروعیت منطقهای و بینالمللی. مشکل ژئوپولتیک و سوالات اصلی آن تازه نیست. با وجود اینکه معضل ژئوپلیتیکی اسرائیل در سال 1967 با تصویب کنترل کرانه باختری، بلندیهای جولان و صحرای سینا ظاهر شد، اما اسرائیل از زمان آغاز تاسیسش در سال 1948 با این نوع مشکلات همراه بوده است. آنچه که در سالهای اخیر به طور چشمگیری تغییر کرده است، زمینه ژئوپلیتیکی این معضل است.
حصون در کتاب «معضلات ژئوپلیتیک اسرائیل و تحولات در خاورمیانه»[1] مسائل ژئوپلتیکی خاورمیانه را در چهار بخش بیان میکند: 1. رویکردهای ژئوپلیتیک مبتنی بر ارزش در جامعه اسرائیلی و راهحلهایی که این رویکردها برای معضل ژئوپلیتیک اسرائیل ارائه میدهد؛ 2. نیروهایی که ممکن است راهحلی برای معضل ژئوپلیتیک اسرائیل ایجاد کند؛ 3. سناریوهای مختلف در مورد گرایشهای ژئوپولیتیکی ممکن، عوامل اصلی و روابط بین آنها؛ 4. نتایج به دست آمده از بخشهای پیشین و توصیههای مربوط به معضل ژئوپلیتیک اسرائیل.
مباحث ژئوپلتیک اسرائیل با دو بحث مهم دیگر مرتبط است:
امنیت ملی:
اسرائیل تال در کتاب «امنیت ملی: تجربه اسرائیل»[2] با ارائه گزارشی جامع از دکترین امنیت ملی اسرائیل و بررسی تئوریهای امنیتی، یک دکترین امنیتی بهروزشده را برای قرن آینده پیشنهاد میکند. نویسنده تاریخ جنگهای اسرائیل و عرب را از جنگ استقلال به بعد شرح میدهد و یک نظریه امنیتی خاص برای اسرائیل ارائه میدهد که آموزههای جنگ ارتش اسرائیل از آن مشتق میشود. وی سطح امنیتی، موقعیتهای متفاوت ژئوپلیتیکی، قدرت آنها و تضاد منافع با همسایگان، مباحث مربوط به حوزه امنیت ملی، هنر جنگ، اصول جنگ و درسهایی که از درگیریهای گذشته آموخته میشود را بررسی میکند. تال نتیجه میگیرد نظریه امنیتی قبلی معتبر بوده است؛ زیرا این تصمیم بر اساس تصمیم برای اختصاص بخش زیادی از منابع موجود، چه فکری و چه مادی، برای تأمین امنیت دفاع ملی است. با این حال این تئوری به دلیل تحولات سیاسی در خاورمیانه و توسعه فنآوریهای نظامی مدرن، دیگر معتبر نیست. به ادعای نویسنده رویکرد جدید بر بازدارندگی استراتژیک متقابل در سراسر منطقه متکی است.
منابع زیرزمینی و مباحث اقتصادی
بخش مهمی از مباحث ژئوپلتیک بر مباحث اقتصادی و منابع زیرزمینی است. برای نمونه اشواریا در کتاب «گاز مدیترانهای اسرائیل: حاکمیت داخلی، تأثیر اقتصادی و پیامدهای استراتژیک»[3] به بررسی پیامدهای داخلی و خارجی اکتشافات گاز طبیعی اسرائیل در دریای مدیترانه شرقی میپردازد. تغییر وضعیت کشور از واردکننده زغالسنگ و نفت به صادر کننده گاز طبیعی پیامدهای نه تنها برای بخش انرژی بلکه برای ژئوپلیتیک شکننده منطقه نیز به دنبال دارد. این کتاب چالشها و مسائل اقتصاد انرژی و حاکمیت را بررسی و دیپلماسی گازی اسرائیل با همسایگان خود در خاورمیانه و شمالآفریقا و تأثیر مثبت احتمالی آن را در بهبود درگیری اعراب و اسرائیل تحلیل میکند.
نویسنده تصویر کاملی از تاریخ، سیاست و درگیریهایی که اقتصاد انرژی در اسرائیل و مسیرهای آینده آن را شکل میدهد، ترسیم میکند. این مداخله مهم در مطالعات خاورمیانه، مورد توجه محققان و محققان مطالعات انرژی، مطالعات توسعه، مطالعات استراتژیک، سیاست، دیپلماسی و روابط بینالملل خواهد بود.
انتهای پیام/
منابع:
1 - . Israel’s Geopolitical Dilemma And the Upheaval in the Middle East, Shlomo Hasson, The Joseph and Alma Gildenhorn Institute for Israel Studies, 2013.
2 - . National Security: The Israeli Experience, Israel Tal, Praeger, 2000.
3 - ]. Israel’s Mediterranean Gas: Domestic Governance, Economic Impact, and Strategic Implications, Sujata Ashwarya, 2019.