-
شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۹، ۰۴:۰۰ ب.ظ

کتاب حاضر شامل چند صفحه مقدمه و چهاربند بدنه اعم از رابطه انگلیس با یهود، سید جمالالدین اسدآبادی، محمدعلیخان فروغی و فروپاشی سلطنت پهلوی است.
پایگاه صهیونپژوهی خیبر؛ استاد شمس الدین رحمانی، کتابی را با نام ۵۵۵ قلم زده و در سال ۸۲، در انتشارات کتاب نیستان به نشر عمومی رسانده است؛ این کتاب وقایع مهمی پیرامون یهود و اسلام را از سال ۸۵۷ه.ق مطابق ۱۴۵۳م تا بعد از رحلت امام خمینی(ره) مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.
کتاب حاضر شامل چند صفحه مقدمه و چهاربند بدنه اعم از رابطه انگلیس با یهود، سید جمالالدین اسدآبادی، محمدعلیخان فروغی و فروپاشی سلطنت پهلوی است.
این کتاب در هر بخشی به اهمیت مسئله یهود و قدس پرداخته است؛ هر واقعه مهمی که از سال ۱۲۹۰م رخ داده است را بیان کرده و تحلیل مختصری نیز ارائه داده است؛ اول با بیان تاریخ انگلستان شروع کرده و در بین متن اشاراتی نیز به وقایع مهم سایر جهان داشته که در آخر به تاریخ ایران ختم میشود.
استاد رحمانی علاوه بر بیان تاریخ، زندگی و اهداف دو شخصیت مهم و تفکر ساز تاریخ از بدو تولد تا هنگام مرگ نگاه آنها نسبت به بحث یهود را نیز تحلیل کرده است و در آخر چگونگی فروپاشی حکومت پهلوی را به قلم تحریر درآورده است.
در مقدمه به اهمیت یهودشناسی و یهودستیزی پرداخته است و دلایلی را برای این تفکر و رفتار هم از قرآن و هم از سیره بزرگان ارائه داده است؛ وی در قسمتی از متن آورده است: نکته حائز اهمیت این است که خداوند در قرآن یهود را رباخوار، قسی القلب، تفرقهانداز، مفسد، قاتل انبیاء و… معرفی کرده است و در ادامه میفرماید که بدترین و سرسختترین دشمن مسلمانان است.
جنگ ما با این قوم به دلیل کروموزومها و ژن نیست بلکه با فرهنگ و طرز تفکرشان مشکل داریم که جمهوری اسلامی و رهبرانش در این ربع قرن که از عمرش میگذرد این موضوع مهم را در صدر کار خود قرار داده است؛ اینها همه ما را ملزم به یهود شناسی و مقابله با آن تفکر میکند.
تا قبل از جنگ جهانی دوم، یهودیان، انگلیس را به عنوان مقر خود قرار داده بودند و از آنجا استفاده میکردند؛ به همین علت بررسی تاریخ و برنامههای یهود در انگلستان، از سال ۱۲۹۰م تا اوان انتقال مرکز یهود به آمریکا اهمیت فراوانی دارد؛ مولف علاوه بر بیان این تاریخ و این ناحیه، حوادث و رویدادهای مهم سایر مناطق جهان را نیز مورد بررسی قرار داده است. از همه مهمتر برنامهای است که یهود بر آن برآمد تا بتواند فلسطین و قدس را برای خود یک موطن و مرکز قرار دهد.
لژ فراماسونها
کتاب به بررسی زندگینامه شخصیتی پرداخته است که برای خدمت و گسترش اسلام، دائم در سفر به نقاط مختلف جهان با فرهنگهای متفاوت بود و سختیها و دشمنیها نتوانست او را از انجام وظیفهاش باز دارد. در زندگی سید جمال الدین اسد آبادی، ابهامات و تحریفاتی وجود دارد که تحلیل زندگی ایشان راهی است برای پیشرفت و فهم دشمنیهایی که به تبع این تحریفات به وجود آمده است.
مولف از شروع زندگی این شخص بزرگوار مطلب خود را نیز شروع کرده و اظهار داشته است که چرا وجه تحریفاتی در زندگی ایشان وجود دارد؛ مولف آورده است، تقیزاده مینویسد: شنیده میشود که سید جمال به گروه فراماسون پیوسته و عضو آنجا شده است و در مصر خود بانی آنجا است. در جای دیگر آورده: شخصی به نام دکتر علی اصغر مهدوی اسنادی پیدا کرده که این مطلب را تثبیت میکند.
نویسنده با بیان قرائل و دلایلی این سخنان را نقض میکند و این کارها را برای به زمینزدن اسلام و روحانیت تلقی میکند. مولف با ارائه اسنادی آورده است: علاوه بر این، اگر هم سید در لژ فراماسونها عضو بوده، به منزله این نیست که به آنها گراییده و یهودی شده است، بلکه برای فهم تفکر آنها به آنجا رفته و درخواست عضویت داده است.
شخصیت حائز اهمیت بعدی، ذکاءالملک، محمد علی خان فروغی و پدرش است که صفت ذکاءالملک را از پدرش به ارث برده است؛ یکی از کسانی است که پدرش و خودش یهودی الاصل و جزء افراد اصلی لژ بودند. آنها به دلیل داشتن جایگاه بالا در دربار، توانایی اجرای برنامههای مختلفی را علیه اسلام داشتند؛ ازجمله:
تالیف کتبی از جمله تاریخ ایران قدیم همراه پدرش که جلوههای سخیفی بر علیه اسلام در ایران ارائه داده است؛
وارد کردن کلاه لبهدار در بین مردم و اجرای مراسم ختم همانند غربیها
بستن مساجد و بنا کردن دانشگاه تهران
طرح ریزی کشف حجاب که بعد از دوره وی اجرا شد
مولف به بیان برنامهها و کارهایی که دولت فروغی در زمان پهلوی اجرا کرده است، میپردازد و آثار این شخص را مقابل آثار شهید مطهری قرار داده و دروغهای بزرگی که بیان کرده است را آشکار میکند.
مبحث آخر سقوط و فروپاشی سلطنت پهلوی مورد بررسی قرار داده شده است؛ نویسنده تبیین کرده که چگونه پهلوی بر سرکار آمد و از بدو ورودش به ایران چه رفتاری با مردم از خود بروز داد؛ نفوذها، از اوایل این حکومت شروع شد و فرقههای ضد اسلامی توانستند به درون ایران نفوذ کنند.
این حکومت اصلا به مردم متکی نبوده است و پشتیبان خود را دولتها و سلطنتهای غربی_یهودی قرار داده است؛ عامل اصلی فروپاشی این سلطنت، خودشان هستند که باعث شدند مردم به خروش آیند و به کمک امام خمینی(ره) این سلطنت را سرنگون کنند. مولف در بخشی از متن، فجایع پهلوی را آورده است که به صورت سرفصلوار به آنها اشاره میشود: فراماسونری، غربزدگی، بهائیت، کشف حجاب و فحشا، دانشگاه، اقتصاد وابسته، ایجاد ساواک، سال ۱۳۴۰، اصلاحات ارضی، لژ بزرگ ایران و...
این سیر نشان میدهد که با پیروزی انقلاب اسلامی، چه ضربه سنگینی بر سر استکبار جهانی وارد شده است اما هنوز راه زیادی را در پیش داریم و باید به گفته امام راحل(ره) که میفرمود؛ تمسک به اسلام بجویید و متکی به قدرت الهی باشید تا بتوانید اضمحلال مستکبرین را ببینید، عمل کنیم.
انتهای پیام/