گسستهای اجتماعی در جامعه اسرائیل عمیق و ژرف است. گسست بین چپ و راست بر سر چگونگی برخورد با اعراب، به لحاظ سیاسی، اسرائیل را دچار تنش میسازد. گسست بین اشکنازی و سفاردیم عمیق است اگرچه گسست عظیم بین ارتدکس و سکولارها عمیقتر به نظر میرسد.
به گزارش سرویس فلسطین و مقاومت پایگاه صهیونپژوهی خیبر، کتاب «رژیم اسرائیل و گسستهای سیاسی- اجتماعی آن»[۱] توسط عبدالقادر عبدالعالی از نویسندگان موسسه تحقیقات وحده عربی بیروت نگاشته شده است. این کتاب به بررسی شکافهای اجتماعی و سیاسی در رژیم صهیونیستی و تأثیر متقابل شکاف اجتماعی و نظام انتخاباتی در این رژیم پرداخته است.
گسستهای اجتماعی را میتوان انشعاب اجتماعی در نظر گرفت؛ که خطوط اصلی تعارض در جامعه را مشخص میکند و نتیجه آن شکلگیری گروههایی با هویت و ارزشهای متفاوت و ویژه است که مجموعهای از کنشگران نهادی و سازمانی مانند احزاب سیاسی و جنبشهای اجتماعی در آگاهی بخشی نسبت به آنها فعالیت و اقدام میکنند. این تعریف از گسست، قدرتی تفسیری را در نقش انشعابها و برخوردهای اجتماعی در ساختار سازی حیات سیاسی، ثبات سیاسی و نظامهای حزبی کسب میکند. گسستهای اجتماعی در جامعه اسرائیل عمیق و ژرف است. گسست بین چپ و راست بر سر چگونگی برخورد با اعراب، به لحاظ سیاسی، اسرائیل را دچار تنش میسازد. گسست بین اشکنازی و سفاردیم عمیق است اگرچه گسست عظیم بین ارتدکس و سکولارها عمیقتر به نظر میرسد.
اسرائیل بهعنوان یک جامعه چند فرهنگی محسوب میشود. از سال ۱۸۸۳ مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین آغاز شد. جمعیت یهودی اسرائیل از رهگذر فرآیند مهاجرت شکلگرفته و نکته مهم این است که این مهاجرتها از مراکز واحدی صورت نگرفته است بلکه از اکثر کشورهای جهان، یهودیان به فلسطین آمدند که هرکدام دارای خصایص فرهنگی، آدابورسوم ویژه خودشان میباشند. جدا از گسستهای ملیتی باید به اختلاف نژادی میان آنان نیز اشاره کرد که برجستهترین منبع اختلاف در هویت اسرائیل به تبار قومی ساکنان یهودی اسرائیل مربوط میشود. یهودیان احتمالاً خودشان را متعلق به یکی از دو گروه اشکنازیم- یعنی آنانی که تبار اروپایی دارند- یا سفاردیم- که عمدتاً ریشه اسپانیایی «شرقی» به شمار میروند، میدانند.
رژیم صهیونیستی به شصت و پنجمین سال حیات خود رسیده است ولی نارساییهای داخلی برای اسرائیلیها به همان اندازه ترسهای اولیه آنها از همسایگان عرب خود دردسرآفرین و اختلافبرانگیزند. اسرائیلیها اگرچه از توان انرژی و منابع کافی برای تشخیص مسائل داخلی برخوردارند، اما در نحوه حل آنها بهشدت درگیر بحثهای پیچیده و طولانی هستند.
ویژگیهای جامعهی رژیم صهیونیستی
جامعه اسرائیل، جامعهای با چندگانگی نژادی، زبانی و دینی است که به گروه جوامع عمیقاً منشعب شده یا تقسیمبندی شده عمیق تعلق دارد. این ویژگی از طبیعت «اسکانی و شهرکنشین بودن» ناشی میشود که از خلال مهاجرت یهودیانی با ملیتها و نژادهای مختلف جهان و اضافه شدنشان به جامعه فلسطینی ساکن در آن منطقه به وجود آمد و البته منجر به برخوردهای داخلی و منطقهای نیز شده است.
جامعه اسرائیلی بدون توجه به گوناگونی نژادی، ملیتی، هویتی و قومیتی خیل عظیم مهاجران شکلگرفته و تنها نقطه اشتراک آنها دین یهود بود که خود همین دین نیز در ۳ بعد محل مناقشه است:
- در برخورد با مسلمانان عرب ساکن
۲- تفسیرهای متفاوت از دین یهود در اروپا، آمریکا و آسیا و آفریقا
۳- در تقابل با سکولارها
ازآنجاکه میان گسستهای اجتماعی و سیاست و حکومت نوعی ارتباط وجود دارد و با تحلیل و بررسی گسستهای اجتماعی کشورها، میتوان تحولات سیاسی و اجتماعی آنها را تبیین و پیشبینی کرد؛ الگوی گسستهای اجتماعی میتواند الگوی مناسبی برای توضیح تحولات سیاسی و اجتماعی اسرائیل در مقطع موردمطالعه و نیز در تبیین ماهیت اجتماعی، دولت و صورتبندی نیروهای سیاسی و طیف ایدئولوژی و گسترهی آن و میزان انبساط و انقباض آن باشد.
برای شناخت بهتر جامعه اسرائیل باید ویژگیهای این جامعه مورد شناسایی قرار گیرند که در زیر به برخی از شاخصهای اصلی این موضوع اشاره میشود:
- جامعهای است که از طریق مهاجرت، اسکان و شهرکسازی بر ویرانههای جامعهی اصلی بناشده است.
- جامعهای مهاجرنشین است؛ بهطوریکه بخشی از پژوهشگران این مسئله را ویژگی جوهری در تفسیر پدیده اسرائیل میدانند.
- جامعهای جدید است که از طریق مهاجرتهای گوناگون شکلگرفته است.
- جامعهای است که از سیل کمکهای مالی از خارج بهره میبرد. در توزیع ثروت و طبقاتی شدن جامعه تأثیر مستقیم دارد.
- جامعهای منشعب است، یعنی از خردهفرهنگها و تقسیمبندیهای دینی، طایفهای و نژادی تشکیل میشود.